اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 88
گيرد تا به وسيله چشم ديده شود. اين مطلب، از فصل بيستوسوم نمط ششم
و مقدّمات آنكه در سه فصل بيان شده، استفاده مىشود.
[1]
عبارت «و لانّها مادّيّة» اشاره به مقدّمه سوم است.
4. چيزهايى كه داراى ماهيّت واحدند، تعدّد و تغاير آنها به سبب چيزى
غير از آن ماهيّت است. در حقيقت، اشتراك آنها در ماهيّت و افتراق آنها در غير آن
ماهيّت است.
و اگر اشتراك تنها باشد، تعدّد و تغاير، تحقّق نمىيابد.
بنابراين، اسباب افتراق و جدايى يا ماده و عوارض ماده است يا چيزهاى
ديگر. در ماهيّات نوعى، اختلاف افراد به وسيله ماده و عوارض آن است؛ مانند افراد
انسان و در ماهيّات جنسى به سبب فصول است؛ مانند اختلاف انواع حيوان. گاهى مغايرت
و اختلاف به سبب تجريد و عدم تجريد است؛ مانند اختلاف انسان عقلى و انسان شخصى كه
يكى از تمام عوارض تجريد شده و به اصطلاح، ماهيّت به شرط لاست و ديگرى محفوف به
عوارض است و به اصطلاح ماهيّت به شرط شىء است.
شيخ الرئيس در فصل نوزدهم از نمط چهارم درباره اينكه تعدّد و تكثّر
افراد يك نوع به سبب ماده و عوارض آن است، سخن گفته است.
اين جمله اشاره به مقدّمه چهارم است: «فيكون قد حصل فى مادّة واحدة
مكنوفة باعراض بأعيانها صورتان لشىء واحد معا».
اگر بخواهيم بهطور كلى به ملاكهاى تمايز و تغاير، دست يابيم، اين
بيت از منظومه فلسفى حاجى سبزوارى بهطور دقيق، گوياى آن است: