اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 52
قوّه عاقله هم دستخوش كلال و ملال مىشود. مگر نه اين است كه هرگاه
چشم انسان دچار عارضهاى مىشود، قوّه بينايى ضعيف مىگردد، يا بهطور كلى از كار
مىافتد؟ ديگر قواى حسى و حركتى هم محكوم به حكم قوّه باصرهاند؛ ولى قوّه عاقله
چنين نيست. انسان هر اندازه بر سنّ و سالش مىگذرد، از نيرو و توان قواى حسى و
حركتىاش كاسته مىشود؛ ولى از نيرو و توان قوّه عاقلهاش نه تنها كاسته نمىشود،
بلكه بر آن، افزوده مىشود؛ تا آنجا كه على عليه السّلام فرموده است:
آرى، خداوند نعمتهاى بدنى را كه در حدّ وفور در اختيار انسان قرار
داده، آرام آرام از او مىگيرد و او را براى رها كردن تن و ارتحال به عالم بقا
آماده مىسازد؛ ولى قوّه عقلانى را نمىگيرد.
اكنون مىتوانيم استدلال شيخ الرئيس را به تبع خود او در قالب يك
قياس شرطى استثنايى ارائه دهيم:
اگر نفس با آلات و ادوات بدنى تعقّل مىكرد و قوّه عاقله، جسمانى
بود، هرگاه آلات و ادوات بدنى دستخوش كلال و ملال مىشد، قوّه عاقله هم دستخوش
كلال و ملال مىشد.
با رفع تالى، مقدّم هم رفع مىشود. از آنجا كه كلال و ملال آلات
بدنى موجب كلال و ملال قوّه عاقله نمىشود، معلوم مىشود كه قوّه عاقله جسمانى
نيست؛ بلكه مجرّد از بدن است.
شيخ الرئيس در مقام تبيين و تقرير استدلال خويش در قالب قياس شرطى
استثنايى مىگويد: