اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 50
اگر قوّه يا قوايى از نفس همچون خود نفس، ذاتى نفس و متقوّم به آن
باشند و ميان آنها و بدن رابطه تقويم و تقوّم و تحصيل و تحصّل برقرار نباشد، به
همان ملاكى كه خود نفس پس از فناى بدن، باقى مىماند، آنها هم باقى مىمانند.
اگر نفس به ذات خود، سميع، بصير، ذايق، شام، لامس و عاقل است، محال
است كه با موت بدن، نفس را سمع، بصر، ذوق، شم، لمس و تعقّلى نباشد. اگرنه چنين
است، پس چرا نفس آدمى در عالم خواب از همه اينها برخوردار است؟ هم مىبيند، هم
مىشنود، هم مىبويد، هم مىچشد، هم لمس مىكند، هم گشتوگذار و تعقّل مىكند؟
اينها همه براى اين است كه نفس، به ذات خويش همه اين قوا را داراست. در بيدارى
بسيارى از اين كارها را به وسيله بدن انجام مىدهد و در خواب كه بهطور موقّت از
تعلّق تدبيرى بدن باز ايستاده است، همه اينها را به خودى خود انجام مىدهد.
شيخ الرئيس قوام ادراكهاى غيرعقلى را به اعضاى مخصوصى از بدن
مىشناسد و تنها فعلى كه از ذات نفس سر مىزند، به نظر او تعقّل است. به همين جهت
است كه در فلسفه سينوى قسمت عمدهاى از مباحث نفس به طبيعيّات مربوط مىشود. تنها
بخشى محدود از مباحث نفس است كه در ما بعد الطّبيعه و الهيّات مىگنجد. اين بخش
محدود، منحصر در دو مسئله است: يك تجرّد ذات نفس و ديگرى تجرّد قوّه عاقله، براى
همين است كه وى در نمط هفتم كه نامش را تجريد قرار داده است، از همين دو مطلب بحث
كرده و بقيّه بحثهاى مربوط به نفس را در نمط سوم- كه يكى از نمطهاى مربوط به
طبيعيّات است- مورد بحث قرار داده است.
در حقيقت ملاك و معيار براى گنجانده شدن مباحث نفس در طبيعيّات يا
الهيّات، جسمانيّت و عدم جسمانيّت است. آنچه به نفس- از لحاظ جسمانيّت يا تعلّق
به جسم- مربوط است، بايد در طبيعيّات بحث شود و آنچه به نفس- از لحاظ عدم
جسمانيّت و عدم تعلّق به جسم- مربوط است، بايد در الهيّات بحث شود. بحث بقاى
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 50