اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 390
نه خير مطلق، از افاضه وجود محروم مىشود و نه خير غالب؛ چرا كه
تعطيل فيض از اين دو قسم، مستلزم شرّ مطلق يا شرّ فراوان است.
بر محور قسم دوم- از اقسامى كه ذكر شد- اشكالهايى وارد است:
يكى همان است كه در فصل 24 تحت عنوان «وهم و تنبيه» آورده و پاسخ
داده شد.
در آنجا محور اشكال، انسان بود. چگونه ممكن است انسانى كه اسير جهل
و شهوت و غضب است، خيرش بر شرّش فزونى داشته باشد؟ ولى هرگونه جهل و شهوت و غضبى
موجب هلاك دايم و خلود در عذاب نيست؛ بلكه تنها جهل مركّب و شهوتها و غضبهايى كه
موجب تاريكى دل و سياهى روان مىشوند و راه بازگشت را بر انسان سد مىكنند، موجب
هلاك دايم و خلود در عذابند و اين هم تنها دامنگير اندكى از انسانهاست، اشكال
برطرف مىشود.
اشكال ديگر همان است كه در اين فصل مطرح است. چرا خداوند قسم دوم را
به گونهاى نيافريد كه شرّ اندك هم بر آن مترتّب نباشد؟ چرا آتش بهگونهاى خلق
نشده باشد كه هيچگونه ضرر و زيانى نداشته باشد؟ آتش مىتواند موجودى باشد كه هرجا
لازم و مفيد است، گرما بدهد و بسوزاند و هرجا مضر يا غيرلازم است، از توليد گرما و
سوزاندن خوددارى كند. چرا آب، افرادى را در كام خود فروبرد و خفه كند؟ چرا
آبادىهايى را ويران سازد؟ چرا مزارعى به وسيله جريان سيل تخريب شوند؟ چرا
زمينهاى مرغوبى كه مىتوانند براى زندگى بشر سودمند باشند، به واسطه آب گرفتگى از
حيّز انتفاع خارج شوند؟ چرا باران در جايى كه بايد ببارد، نمىبارد و خشكسالى و
قحطى بهبار مىآورد و آن جايى كه بايد به اندازه ببارد، چندان مىبارد كه موجب
خرابى و ويرانى و آسيبهاى بسيار مىشود؟
نه تنها آب و آتش، بلكه موجودات بسيار ديگرى در قسم دوم وجود دارند
كه بهتر است خداوند قادر حكيم، آنها را از شرّ اندك، به دور بدارد. تا تمام
چيزهايى كه از فيض وجود برخوردار شدهاند، خير محض باشند و دنياى ما همان بهشتى
باشد كه در
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 390