او معتقد است كه اين آيه دلالت دارد بر اينكه رحمت خداوند بيكران
است و همه را شامل مىشود؛ اما نسبت به گروه اشرف- يعنى آنهايى كه بر قلّه يقين
تام و عمل صالح نشستهاند- خصوصيّتى دارد كه در مورد ديگران چنين خصوصيّتى نيست. [2]
ولى بايد به محضر خواجه عرض كنيم كه آيه بر مطلوب وى دلالت ندارد؛
چراكه رحمت اخروى را به تقوا و زكات و ايمان مقيّد كرده است.
[3]
آرى، مطابق آيه فوق، رحمت مكتوب، حقّ كسانى است كه ويژگىهاى مذكور
را داشته باشند؛ ولى كسانىكه آنها را ندارند، سزاوار رحمت مكتوب نيستند. بلكه به
دليل قصور، آنها را معذور مىدارند و عذاب نمىكنند.
آخرين سخن
بايد دانست كه شيخ الرئيس تكثّرگرا و پلوراليست نيست. او به «صراطهاى
مستقيم» معتقد نيست؛ بلكه معتقد است كه «صراط مستقيم» يكى است. او نمىخواهد
بگويد: انسان از هر دين و آيينى پيروى كند، اهل نجات است و از هر