اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 310
خداوند است. منتها علم ذاتى خداوند نسبت به موجودها و مخلوقها، عين
ذات نيست، بلكه زايد بر ذات است. او درباره قدر مىگويد: «الّذى هو تفصيل قضائه»
قدر، عبارت است از: تفصيل قضاى خداوند.
خواجه درباره تفسير قضا مىگويد:
فاعلم، أنّ القضاء عبارة عن وجود جميع الموجودات في العالم العقليّ
مجتمعة و مجملة على سبيل الإبداع؛ [1]
بدانكه قضا عبارت است از وجود همه موجودها در عالم عقلى به نحو
اجتماع و اجمال و بر سبيل ابداع.
اين همان قول مشهور است كه صدر المتألّهين از آن فاصله گرفته و قضا
را به معناى علم ذاتى خداوند دانسته است. بنابر قول مشهور، قضا همان صورتهاى علمى
موجودهاى امكانى است كه در نزد مفارقهاى عقلى است و به نظام آنها علم دارند. [2]
علّامه طباطبائى معتقد است كه قضا را بايد به ذاتى و فعلى تقسيم
كنيم. قضاى ذاتى، خارج از عالم امكان و قضاى فعلى داخل در عالم امكان است. اين
دوگانگى قضا به اين لحاظ است كه خداوند هم داراى علم حضورى ذاتى و هم داراى علم
حضورى فعلى است. [3]
موجودهاى امكانى تا واجب نشوند، موجود نمىشوند. خداوند به آنها علم
فعلى دارد و آنها را ايجاب مىكند و اين همان قضاى فعلى است كه بالاى آن، قضاى
ذاتى است.
به اين ترتيب، بايد گفت: درباره قضاى الهى سه قول است:
الف) قول مشهور كه قضا را عبارت از صورتهاى عقلى ممكنها مىدانند
كه به