responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 242

ادراك واجب الوجود، نسبت به ذات، علم حضورى تام است و از حيثيّت تعليلى يا واسطه در ثبوت و نيز از حيثيّت تقييدى يا واسطه در عروض، منزّه است و بايد بگوييم: «بذاته و لذاته» است. «بذاته» اشاره به نداشتن حيثيّت تعليلى و «لذاته» اشاره به نداشتن حيثيّت تقييدى است.

شيخ الرئيس از دو عبارت «من ذاته» و «فى ذاته» استفاده كرده است. از آن‌جا كه او در مقام بيان ادراك واجب الوجود نسبت به اشياست، بايد عبارت اوّل را اشاره به نداشتن حيثيّت تعليلى و دوم را تأكيدى براى آن بدانيم؛ زيرا از نظر او علم به اشيا، به صورت‌هاى مرتسم است. بنابراين، نيازمند به حيثيّت تقييدى است. از اين‌رو، حيثيّت تعليلى را نفى و نسبت به حيثيّت تقييدى، سكوت كرده است.

البته نياز به حيثيّت تقييدى در ادراك اشيا، مقتضاى نظر شيخ الرئيس است و اين، مى‌تواند نقد مهمّى بر نظريّه او باشد.

خواجه كه در مقام شرح كلام شيخ الرئيس است، مى‌گويد:

و لمّا كان هذا هكذا ... كان أكمل الإدراكات في ذواتها إدراك الأوّل لذاته بذاته، و لجميع ما سواه أيضا بذاته؛ [1]

چون چنين است (كه ادراك، مدرك و مدرك، هر كدام داراى مراتبى است) ... كامل‌ترين ادراك‌ها در ذات خويش، ادراك واجب الوجود است كه ذات خود و جميع ماسواى ذات خود را بذاته ادراك مى‌كند.

مقصود خواجه هم بى‌نيازى واجب الوجود از حيثيّت تعليلى در ادراك ذات و در ادراك ماسواى ذات است. بنابراين، با نياوردن قيد «لذاته» درباره حيثيّت تقييدى سكوت كرده است. خواجه در مسئله علم واجب به ماسوا، اشراقى است و مانند حكماى اشراق، قائل به علم حضورى است؛ يعنى اشيا در محضر او حاضرند و او


[1] . شرحى الاشارات، ج 2، ص 70.

اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 242
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست