responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمة رساله اضحوية المؤلف : ابن سينا    الجزء : 1  صفحة : 19

پسينگاه روزى به بازار ورّاقان رفتم. با دلالى روبرو شدم كه كتابى در دست داشت و براى فروش جار مى‌زد. از من خواست تا آن كتاب را بخرم. چون فكر مى‌كردم از جمله كتابهاى بى‌ارزش است، با بى‌ميلى از خريد آن چشم پوشيدم. دلال گفت:

چون صاحبش به پول نياز دارد آن را به سه درهم مى‌فروشم. اين سخن در من اثر كرد و كتاب را خريدم.

پس از بررسى دريافتم كه شرح ابو نصر فارابى است بر كتاب اغراض ما بعد الطبيعه ارسطو. به خانه بازگشتم و با شتاب به مطالعه آن پرداختم. به زودى معانى سخن ارسطو برايم روشن شد؛ زيرا همه عبارات آن را- چون بسيار خوانده بودم- ازبر داشتم. بى‌اندازه شادمان شدم. روز بعد، به شكرانه اين پيروزى، مال فراوان به تهيدستان بخشيدم.

پيوسته بر اين شيوه دانش اندوختم تا همه دانشها را نيك بياموختم، و هر چه از آن هنگام برايم روشن شده همان است كه اكنون مى‌دانم، و از آن پس چيزى بر آنها بيفزوده‌ام.

راه يافتن به دربار 387 ه- 997 م‌

نوح بن منصور سامانى، فرمان‌رواى بخارا، سخت بيمار شد. پزشكان از كار درمانش فرو ماندند.

چون در ميان پزشكان به وسعت دانش و كثرت مطالعه شهره شده بودم، در حضور امير از من ياد كرده، و خواسته بودند كه مرا فراخواند. به احضارم فرمان رفت. به دربار رفتم و با همكارى ديگر پزشكان به درمانش پرداختم تا شفا يافت. بر اثر اين پيروزى در شمار خاصان وى درآمدم. روزى از امير خواهش نمودم كه رخصت دهد تا از كتابخانه پادشاهى استفاده كنم، از وى پاسخ مثبت شنيدم.

چون به كتابخانه اندر شدم چندين خانه انباشته از صندوقهاى كتاب ديدم. كتابهاى هر علمى را در خانه‌اى جداگانه چيده بودند. فهرست كتب قدما را برگرفتم، و كتابهاى دلخواه خود را برگزيدم.

در آنجا بسيار كتاب ديدم كه بيشتر مردم حتى نام آنها را نشنيده بودند، من نيز تا آن هنگام از وجود آنها بى‌خبر بودم، و پس از آن نيز نزد كسى نديدم. آن كتابها را خواندم و بهره‌ها بردم. در ضمن پايه و مايه هر دانشورى را نيك شناختم. چون به هيجده سالگى رسيدم از آموختن همه دانشها بى‌نياز شدم. آن روز اين دانشها را در حافظه داشتم، اما امروز پخته‌تر است، و گر نه چيز تازه‌اى بر دانش من افزون نگرديده.

آغاز تأليف و تصنيف 391 ه- 1000 م‌

در همسايگى ما مردى بود كه وى را «ابو الحسن عروضى» مى‌گفتند. اين مرد از من خواهش كرد تا كتابى برايش تصنيف كنم كه جامع علوم فلسفى بوده باشد. كتاب «مجموع» را برايش نوشتم و آن را به نام وى «عروضيه» ناميدم. در اين كتاب- بجز رياضى- از همه اجزاى فلسفه ياد كرده‌ام. به هنگام نگارش اين كتاب بيست و يك ساله بودم.

مردى ديگر همسايه ما بود كه وى را ابو بكر برقى مى‌گفتند. خوارزمى بود، و هوشيار و روشنفكر. در فقه‌

اسم الکتاب : ترجمة رساله اضحوية المؤلف : ابن سينا    الجزء : 1  صفحة : 19
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست