اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم الجزء : 1 صفحة : 289
احكام قرض
قرض دادن از كارهاى مستحبى است كه در آيات قرآن و اخبار، راجع به آن زياد
سفارش شده است. از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت شده كه
هر كس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زياد مىشود و ملائكه بر او
رحمت مىفرستند و اگر با بدهكار خود مدارا كند بدون حساب و به سرعت از صراط
مىگذرد. و كسى كه برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او
حرام مىشود. (مسألة 2281 ) - در قرض لازم نيست صيغه بخوانند بلكه اگر چيزى را به نيت قرض به كسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد، صحيح است. (مسألة 2282 ) - هر وقت بدهكار بدهى خود را بدهد، طلبكار بايد قبول نمايد. (مسألة 2283 ) - اگر در صيغه قرض براى پرداخت آن
مدتى قرار دهند احتياط واجب آن است كه طلبكار پيش از تمام شدن آن مدت طلب
خود را مطالبه نكند. ولى اگر مدت نداشته باشد طلبكار هر وقت بخواهد
مىتواند طلب خود را مطالبه نمايد. (مسألة 2284 ) - اگر طلبكار طلب خود را مطالبه
كند، چنانچه بدهكار بتواند بدهى خود را بدهد بايد فوراً آن را بپردازد و
اگر تأخير بيندازد گناهكار است. (مسألة 2285 ) - اگر بدهكار غير از خانهاى كه در
آن نشسته و اثاثيه منزل و چيزهاى ديگرى كه به آنها احتياج دارد، چيزى
نداشته باشد طلبكار نمىتواند طلب خود را از او مطالبه نمايد، بلكه بايد
صبر كند تا بتواند بدهى خود را بدهد. (مسألة 2286 ) - كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد چنانچه بتواند كاسبى كند واجب است كه كسب كند و بدهى خود را بدهد. (مسألة 2287 ) - كسى كه دسترسى به طلبكار خود
ندارد، چنانچه اميد نداشته باشد كه او را پيدا كند بايد طلب او را از طرف
صاحبش به فقير بدهد، و بنابر احتياط از حاكم شرع اجازه بگيرد و اگر طلبكار
او سيد نباشد، احتياط مستحبى آن است كه طلب او را به سيد فقير ندهد. (مسألة 2288 ) - اگر مال ميت بيشتر از خرج واجب كفن و دفن و بدهى او نباشد، بايد مالش را به همين مصرفها برسانند و به وارث او چيزى نمىرسد. (مسألة 2289 ) - اگر كسى مقدارى پول طلا يا نقره
قرض كند و قيمت آن كم شود، چنانچه همان مقدار را كه گرفته پس بدهد كافى
است و اگر قيمت آن زيادتر گردد لازم است همان مقدار را كه گرفته بدهد. ولى
در هر دو صورت اگر بدهكار و طلبكار به غير آن راضى شوند اشكال ندارد. (مسألة 2290 ) - اگر مالى را كه قرض كرده از بين نرفته باشد و صاحب مال، آن را مطالبه كند احتياط مستحب آن است كه بدهكار همان مال را به او بدهد. (مسألة 2291 ) - اگر كسى كه قرض مىدهد شرط كند
كه زيادتر از مقدارى كه مىدهد بگيرد، مثلاً يك من گندم بدهد و شرط كند كه
يك من و پنج سير بگيرد، يا ده تخم مرغ بدهد كه يازده تا بگيرد ربا و حرام
است بلكه اگر قرار بگذارد كه بدهكار كارى براى او انجام دهد يا چيزى را كه
قرض كرده با مقدارى جنس ديگر پس دهد، مثلاً شرط كند يك تومانى را كه قرض
كرده با يك كبريت پس دهد ربا و حرام است و نيز اگر با او شرط كند كه چيزى
را كه قرض مىگيرد به طور مخصوص پس دهد مثلاً مقدارى طلاى نساخته به او
بدهد و شرط كند كه ساخته پس بگيرد، باز هم ربا و حرام مىباشد ولى اگر
بدوناين كه شرط كند خود بدهكار زيادتر از آنچه قرض كرده پس بدهد اشكال
ندارد بلكه مستحب است. (مسألة 2292 ) - ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است
و كسى كه قرض ربايى گرفته ظاهر اين است كه مالك مىشود اگرچه اولى اين است
كه در آن تصرف نكند و چنانچه طورى باشد كه اگر قرار ربا را هم نداده
بودند، صاحب پول راضى بوده كه گيرندة قرض در آن پول تصرّف كند، قرض گيرنده
مىتواند در آن بدون اشكال تصرف نمايد. (مسألة 2293 ) - اگر گندم يا چيزى مانند آن را به
طور قرض ربايى بگيرد و با آن زراعت كند ظاهر اين است كه حاصل را مالك
مىشود اگرچه اولى اين است كه در حاصلى كه از آن بهدست مىآيد تصرف نكند. (مسألة 2294 ) - اگر لباسى را بخرد و بعداً از
پولى كه به قرض ربائى گرفته يا از پول حلالى كه مخلوط با آن پول است به
صاحب لباس بدهد پوشيدن آن لباس و نماز خواندن با آن اشكال ندارد. و همچنين
است حكم اگر به فروشنده بگويد كه اين لباس را با اين پول مىخرم اگرچه اولى
اين است كه در اين صورت آن لباس را در نماز و غير نماز نپوشد. (مسألة 2295 ) - اگر انسان مقدارى پول به تاجر بدهد كه در شهر ديگر از طرف او كمتر بگيرد، اشكال ندارد و اين را صرف برات مىگويند.
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم الجزء : 1 صفحة : 289