اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم الجزء : 1 صفحة : 227
(مسألة1768 )
- اگر مالى را كه فقير بابت خمس و زكات و صدقه مستحبى گرفته، از مخارج
سالش زياد بيايد، يا از مالى كه به او دادهاند منفعتى ببرد، مثلاً از
درختى كه بابت خمس به او دادهاند ميوهاى بهدست آورد، از مخارج سالش زياد
بيايد بايد خمس را بدهد. (مسألة1769 ) - اگر با عين پول خمس نداده جنسى را
بخرد، يعنى به فروشنده بگويد اين جنس را به اين پول مىخرم ظاهر اين است
كه معامله نسبت به جميع مال صحيح است، و به جنسى كه با اين پول خريده است
خمس تعلق مىگيرد و احتياجى به اجازه و امضاء حاكم شرع نيست. (مسألة1770 ) - اگر جنسى را بخرد و بعد از
معامله قيمت آن را از پول خمس نداده بدهد معاملهاى كه كرده صحيح است. و
خمس پولى را كه بفروشنده داده بصاحبان خمس مديون مىباشد. (مسألة1771 ) - اگر مالى را كه خمس آن داده نشده بخرد، خمسش بعهده فروشنده است و بر خريدار چيزى نيست. (مسألة1772 ) - اگر چيزى را كه خمس آن داده نشده به كسى ببخشند، پنجيك آن بر عهدة خود بخشنده است، و چيزى بر اين شخص نيست. (مسألة1773 ) - اگر از كافر يا كسى كه به دادن خمس عقيده ندارد، مالى بهدست انسان آيد، واجب نيست خمس آن را بدهد. ) مسألة1774 ) - تاجر و كاسب و صنعتگر و
مانند اينها از وقتى منفعت مىبرند، يك سال كه بگذرد بايد خمس آنچه را كه
از خرج سالشان زياد مىآيد بدهند و كسى كه شغلش كاسبى نيست، اگر اتفاقاً
منفعتى ببرد، بعد از آنكه يك سال از موقعى كه فايده برده بگذرد، بايد خمس
مقدارى را كه از خرج سالش زياد آمده بدهد. (مسألة1775 )
- انسان مىتواند در بين سال هر وقت منفعتى بهدستش آيد خمس آن را بدهد، و
جايز است دادن خمس را تا آخر سال تأخير بيندازد. و اگر براى دادن خمس سال
شمسى قرار دهد، مانعى ندارد. (مسألة1776 ) - كسى كه مانند تاجر و كاسب براى
دادن خمس، سال قرار دهد اگر منفعتى بهدست آورد و در بين سال بميرد، بايد
مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت كسر كنند و خمس، باقىمانده را بدهند. (مسألة1777 ) - اگر قيمت جنسى كه براى تجارت
خريده بالا رود و آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پايين آيد، خمس مقدارى
كه بالا رفته بر او واجب نيست.
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم الجزء : 1 صفحة : 227