responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 20


با دست چپ ملاقات كند اين ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود، و اگر دست چپ بعد از خشكيدن با آب قليل ملاقات كند آب نيز نجس مى‌شود، ولى اگر با چيز ديگرى با رطوبت ملاقات كند نجاست آن چيز محل اشكال است، و احتياط واجب در اجتناب از آن است، و اگر ترى به قدرى كم باشد كه به ديگرى نرسد، چيزى كه پاك بوده نجس نمى‌شود، اگرچه به عين نجس برسد.
(مسأله‌127) - اگر چيز پاكى به چيز نجس برسد، و انسان شك كند كه هر دو يا يكى از آن‌ها تر بوده يا نه، آن چيز پاك نجس نمى‌شود.
(مسأله‌128) - دو چيزى كه انسان نمى‌داند كدام پاك است و كدام نجس است اگر چيز پاكى با رطوبت بعداً به يكى از آن‌ها برسد نجس نمى‌شود.
(مسأله‌129) - زمين و پارچه و مانند اينها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتى كه نجاست به آن برسد نجس مى‌شود، و جاهاى ديگر آن پاك است و همچنين است خيار و خربزه و مانند اينها.
(مسأله 130) - هرگاه شيره و روغن و مانند اينها طورى باشد كه اگر مقدارى از آن را بردارند جاى آن خالى نمى‌ماند، همين كه يك نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس مى‌شود. ولى اگر طورى باشد كه جاى آن در موقع برداشتن خالى بماند اگرچه بعد پر شود، فقط جايى كه نجس به آن رسيده نجاست مى‌باشد، پس اگر فضلة موش در آن بيفتد جايى كه فضله افتاده نجس و بقيه پاك است.
(مسأله 131) - اگر مگس يا حيوانى مانند آن روى چيز نجسى كه تر است بنشيند، و بعد روى چيز پاكى كه آن هم تر است بنشيند، چنان‌چه انسان بداند نجاست همراه آن حيوان بوده، چيز پاك نجس مى‌شود و اگر نداند پاك است.
(مسأله 132) - اگر جايى از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به‌جاى ديگر برود، هر جا كه عرق به آن برسد نجس مى‌شود، و اگر عرق به‌جاى ديگر نرود جاهاى ديگر بدن پاك است.
(مسأله 133) - اخلاطى كه از بينى يا گلو مى‌آيد، اگر خون داشته باشد جايى كه خون دارد نجس و بقيه آن پاك است. پس اگر به بيرون دهان يا بينى برسد مقدارى را كه انسان يقين دارد جاى نجس اخلاط به آن رسيده نجس است، و محلى را كه شك دارد جاى نجس به آن رسيده يا نه پاك مى‌باشد.
(مسأله 134) - اگر آفتابه‌اى را كه ته آن سوراخ است روى زمين نجس بگذارند چنان‌چه از جريان بيفتد و آب زير آن جمع گردد كه با آب آفتابه يكى حساب شود آب آفتابه نجس مى‌شود، ولى اگر آب آفتابه جريان داشته باشد نجس نمى‌شود.
(مسأله 135) - اگر چيزى داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتى كه بعد از بيرون آمدن آلوده به نجاست نباشد پاك است. پس اگر اسباب اماله يا آب آن در مخرج غائط وارد شود، يا سوزن و چاقو و مانند اينها در بدن فرو رود و بعد از بيرون آمدن به نجاست آلوده نباشد نجس نيست و همچنين است آب دهان و بينى اگر در داخل به خون برسد و بعد از بيرون آمدن به خون آلوده نباشد.

احكام نجاسات
(مسأله 136) - نجس كردن خط و ورق قرآن درصورتى كه مستلزم هتك باشد بى‌اشكال حرام است، و اگر نجس شود بايد فوراً آن را آب بكشند. بلكه بنابر احتياط واجب در غير فرض هتك نيز نجس كردن آن حرام و آب كشيدن واجب است.
(مسأله 137) - اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتى كه بى‌احترامى به قرآن باشد بايد آن را آب بكشند.
(مسأله 138) - گذاشتن قرآن روى عين نجس مانند خون و مردار، اگرچه آن عين نجس خشك باشد حكم نجس كردن آن را دارد.
(مسأله 139) - نوشتن قرآن با مركب نجس اگرچه يك حرف آن باشد حكم نجس كردن آن را دارد، و اگر نوشته شود بايد آن را آب بكشند، يا به واسط تراشيدن و مانند آن كارى كنند كه از بين برود.
(مسأله‌140) - درصورتى كه دادن قرآن به كافر مستلزم هتك باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
(مسأله 141) - اگر ورق قرآن يا چيزى كه احترام آن لازم است، مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيغمبر (صلى الله عليه و آله) يا امام (عليه السّلام) بر آن نوشته شده، در مستراح بيفتد، بيرون آوردن و آب كشيدن آن اگرچه خرج داشته باشد واجب است. و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد به آن مستراح نروند تا يقين كنند آن ورق پوسيده است، و نيز اگر تربت در مستراح بيفتد و بيرون آوردن آن ممكن نباشد، بايد تا وقتى كه يقين نكرده‌اند به كلى از بين رفته به آن مستراح نروند.
(مسأله‌142) - خوردن و آشاميدن چيز متنجس حرام است، و همچنين است خوراندن آن به ديگرى، و در خوراندن آن به طفل يا ديوانه اظهر جواز است و اگر خود طفل يا ديوانه غذاى نجس را بخورد يا با دست نجس غذا را نجس كند و بخورد بى‌اشكال لازم نيست از او جلوگيرى كنند.
(مسأله 143) - فروختن و عاريه دادن چيز نجسى كه مى‌شود آن را آب كشيد، اگر نجس بودن آن را به طرف بگويند اگرچه از قسم خوراكى باشد اشكال ندارد.

اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 20
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست