صرف آشنايى با ديگر مسلمانان بكنند. در واقع حجّ بهترين فرصت براى
اين شناخت مىباشد. نبايد همّ و غمّ حجّاج گردش در بازارها و خريد سوغاتى باشد
بلكه ايشان بايد پلهاى ارتباطى بين خود و ديگر مسلمانان را دراين سفر پربركت تقويت
كنند و از اوضاع و احوال و افكار و تجربيّات آنها بهره جويند. بايد اين فرصت را
غنيمت شمرد چون جمع كردن ميليونها مسلمان در يكجا و بهرهمندى از اطّلاعات آنها
كار آسانى نمىباشد.
«و بانگ برآور در ميان مردم به هنگام حجّ آيند به سويت پيادگان وبر
هر اشترى لاغر كه مىآيند از هر درّه ژرف.»
اين مؤمنان در خلال طىّ طريق بسوى اين ديار مقدّس مشكلات زيادى را
پشت سر مىگذارند با اين وجود با آغوشى باز به استقبال اداى فرائض حجّ مىشتابند،
چون اين مشكلات زائل كننده بديهاى آنهاست، آنها را از دنياى مادّى جدا مىكند، شخصيّت
حقيقى آنها را متبلور مىسازد، اختلافات موجود را از بين مىبرد و بر زلالى روح
آنها مىافزايد و سرانجام آنها را فقط متوجّه بارى تعالى مىسازد.
فكر كنيد اگر اين جمعيّت بزرگ مسلمان هر يك با ديگرى ارتباط برقرار
سازند و گروهها از اطّلاعات يكديگر استفاده كنند و با كوله بارى از دانش و
اطّلاعات با ارزش به شهر و ديار خود باز گردند، اين آشنايى چه آثار مثبتى را براى
امّت بزرگ اسلام در برخواهد داشت.