«آنها كسانى هستند كه خداوند هدايشتان كرده؛ پس به هدايت آنان اقتدا
كن.»
چرا؟ آيا وجود يك پيامبر براى روشنايى راه بشريت در طول دورانها كافى
نمىباشد؟
بياييم براى يافتن پاسخ، به سرآغاز بازگرديم. آيا مىدانى چه هنگامى
عقربههاى زمان از حركت باز مىايستند، دوران سنگواره مىگردد، انسان منجمد
مىشود، عقب ماندگى حكمفرما مىگردد، وحشت همه جا را فرا مىگيرد و ستمگران تسلّط
مىيابند؟
درست همان زمانى كه مىبينيم لايهاى تيره از انديشههاى توجيه
گرايانه و عذرهاى فريبنده بر دلها نشسته است و مردم با عذر و توجيههاى دروغين از
زير بار مسؤوليّتهاى خويش شانه خالى مىنمايند. از اين رو سادهلوحان و آنان كه
دچار فقر فرهنگى گشتهاند، مىگويند: ما راهى براى مبارزه با ستم پيشگان
نمىشناسيم؛ زيرا ما مصيبت زدگان محرومى هستيم كه از بزرگان و سروران يا گذشتگان و
اجداد خويش پيروى مىنماييم. همانگونه كه قرآن اينان را توصيف مىنمايد: