. «حسين از من است و من از حسين، خداوند دوست مىدارد هركه، حسين را
دوست مىدارد.»
پس اين امر در درجه نخست بدين معناست كه پيامبر خدا مىخواست توجّه
امّت را به سوى شأن امام حسين عليه السلام از دين و ايدهاى كه تجسّم بخش شخصيّت
رسول اكرم صلى الله عليه و آله مىباشد، سوق دهد؛ سپس مىخواست ميزان پيوند و
نزديكى خويش را به امام حسين عليه السلام آشكار سازد.
بدينسان امام حسين عليه السلام آستانه پروردگار و ابزار رحمت الهى
مىباشد.
اوست راه مستقيمى كه هر روز از خدا مىخواهيم ما را به آن رهنمون
سازد.
اگر امام حسين عليه السلام را از اين جنبه كه فرزند امير المؤمنين
عليه السلام وبرترين زنان جهان، حضرت فاطمة الزهراء (س) مىباشد و اينكه سبط رسول
اكرم، شهيد كربلا و غريبترين انسانهاست بشناسيم، شناختى است مناسب؛ ولى والاترين
درجه شناخت نيست. بنابراين براى دستيابى به والاترين درجات و بزرگترين پاداشها
بايد امام حسين عليه السلام را چنان بشناسيم كه شايسته مقام اوست. دراين زمينه از
[1] - حياة الإمام الحسين بن عليّ عليهما السلام، القرشي، ج 2، ص
265.
اسم الکتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 228