حقيقى اين به اصطلاح دفاع از حقوق زنان در واقع لگدكوب كردن كرامت زن و دعوت براى پايمال كردن حقوق وى، و ويران ساختن شخصيّت او باشد و به اين امر واقف نبودند كه اين فراخوان چيزى نيست جز وسوسه‌هاى شيطانى رها شده توسط بوقهاى گمراهى و فساد در روى زمين. و آگاه نبودند كه در پس اين سازمانها، دستان فريبكار صهيونيست قرار دارد و فكر ويران كردن اساس جامعه وتبديل كردن آن به گله‌هايى از گوسفند كه هر هنگام برنامه‌هاى شيطانى آنها اقتضا كند زمام آنها را به دست گرفته و در جهت منافع خود از آنها استفاده كنند را در سر مى‌پروراند. و امروز كه جاهليّت نوين به اوج انحراف و پست‌ترين حد گمراهى خود رسيده است، و ميليونها مشكل فردى و اجتماعى را به بار آورده... مى‌توانيم با اطمينان خاطر بگوييم كه تمام آن سروصداها چيزى جز وسيله به دام انداختن كرامت و ارزش، و انسان و انسانيّت نبوده است.

قبل‌از اينكه حقوق زن را روشن سازيم، بايد فلسفه و حكمت ضعف زن در برابر مرد و قيموميّت مرد بر زن را بازگو كنيم. همانگونه كه خداوند متعالى در قرآن كريم مى‌فرمايد: (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى‌ النِّسَاءِ) [1].

حكمت و اساس اين موضوع، نيازهاى متقابل بين دو جنس در حال تكامل است، تا اينكه مسير زندگى را در پرتو تربيتى مترقّى كه نسلها وارث آنند به پيش برند، در واقع خداوند عزّ وجلّ هستى را

[1] - سوره نساء، آيه 34.