responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : زندگانى باب الحوائج حضرت موسى بن جعفر(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 79

خود كرده‌اى؟ مرد پاسخ داد: صد دينار. فرمود: اميدوارى چقدر از آن بهره‌ببرى؟ پاسخ داد: من‌به غيب دانا نيستم. امام پرسيد: من گفتم اميدوارى چقدر عايدت شود؟

مرد گفت: اميدوارم دويست دينار عايدم شود.

پس امام كاظم كيسه‌اى بيرون آورد كه در آن سيصد دينار بود و فرمود:

اين كيسه دينار را بگير و زراعت تو بر همان حال نيز باقى است و خداوند آنچه را كه بدان اميدوارى، به تو روزى خواهد فرمود.

مرد برخاست و سر امام را بوسه داد و از آن‌حضرت خواهش كرد كه از تقصيرات او چشم پوشى كند. حضرت تبسم كرد و بازگشت. امام به‌مسجد رفت و ديد كه همان مرد در مسجد نشسته است و تا امام را ديد، گفت: خدا داناتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد. اصحابش به طرف او رفتند و پرسيدند: داستان تو چيست؟ تو پيش از اين سخن ديگرى درباره ايشان (امام كاظم) مى‌گفتى؟! آن مرد به آنها پاسخ داد:

اينك سخن مرا شنيديد.

آنگاه زبان به دعاى آن‌حضرت گشود. دوستانش باوى به مخالفت برخاستند و او نيز با آنها به ستيزه برخاست. چون آن‌حضرت به خانه‌اش بازگشت به دوستانش كه از وى در باره كشتن آن مرد اجازه خواسته بودند، فرمود:

كدام راه بهتر بود؟ راهى كه شما در نظر داشتيد يا كارى كه من انجام دادم؟ من كار او را با مقدار (پولى) كه مبلغ آن را مى‌دانيد سامان دادم‌

اسم الکتاب : زندگانى باب الحوائج حضرت موسى بن جعفر(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 79
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست