اسم الکتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 51
يافت خواست آن را حق شخصى و موروثى از آن خود جلوه دهد. امّا
مسلمانان با بيدارى خويش و هشدار برخى از صحابه بزرگ رسول اكرم صلى الله عليه و
آله همچون ابوذر غفارى و عمرو بن حمق، اين توطئه را به خوبى احساس كردند و آتش
انقلابى را بر افروختند كه كاخ و آمال و آرزوهاى بنى اميّه را در هم كوفت و
رؤياهاى شيرين آنان را كه بر پايه خلافت عثمان بنا شده بود، تيره و تار ساخت.
امّا بنىاميّه براى رسيدن به حكومت، تز خود را به گونه ديگرى مطرح كردند.
و چنان كه مىدانيد به خونخواهى عثمان برخاستند. اين نخستين نشانهاى بود بر آن كه
آنان خود را پس از عثمان وارث خلافت او مىپنداشتند و اگر غير از اين بود،
مىتوانستند پس از آنكه با ديگر مسلمانان همصدا شوند و با امام على عليه السلام
بيعت كنند، به خونخواهى عثمان برخيزند. ولى آنان چنين قصدى نداشتند. بلكه حكومتى
همچون حكومت روم و ايران را خواهان بودند كه در آنها فرزند، وارث تاج و تخت پدر
مىشد و حتّى پسر شيره خوارهاى مىتوانست پس از پدرش به سلطنت رسد.
امّا معاويه به همين ادعا بسنده نكرد. بلكه پيراهن عثمان را در شام
برافراشت و پنجاه هزار مرد جنگى زير آن گرد آمده بر مظلوميت عثمان گريستند و
محاسنشان به اشك چشمانشان آلوده شد.
آنگاه پيراهن عثمان را بر فراز نيزه خويش بر افراشتند و با خدا پيمان
بستند كه شمشيرهاى خود را در نيام نكنند مگر آنكه قاتلان عثمان را بكشند يا خود
كشته شوند.
اسم الکتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 51