اسم الکتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 122
و ترس را از دلهايشان بزداى.
سپس امام عليه السلام به فرماندهان سپاهش نامهاى نوشت و در آن حد و
مرزهاى حكومت خود را مشخص فرمود:
«آگاه باشيد كه حق شما بر من آن است كه رازى را از شما پنهان ندارم
مگر در جنگ و كارى را بدون صلا حديد و راى شما انجام ندهم مگر در حُكم و حقّى را
كه مربوط به شماست از جايگاهش به تعويق نيندازم و بدون تمام كردنش از آن دست
برندارم و اينكه شما در اجراى حق نزد من يكسان باشيد». [1]
آنحضرت در حالى كه در اين جنگ به پيروزى دست يافته بود، به كوفه
بازگشت. وى از رفتن به قصر الاماره خوددارى كرد و به جاى آن به خانه جعدة بن ابى
هبيره مخزومى، فرزند خواهرش ام هانى رفت و درباره قصر الاماره فرمود: اين قصر
هلاكت و رنج است مرا در آن فرودمياريد.
صفّين: فرازى حسّاس
فرا روى امام عليه السلام هر لحظه گردنهاى صعب العبور نمايان مىشد،
و آن كس كه مىخواست عدالت را بر پاى دارد و احكام الهى را جارى سازد ناگزير
مىبايست آنها را در نوردد.
معاوية بن ابى سفيان رهبر مرتدان جاهلى مَنش تمام كينه ورزان به