اسم الکتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 100
به خرج داد وخود سرى كرد و كسى كه در كشتن او بى تابى نمود».
[1]
مىتوان فرمايش حضرت را چنين تفسير كرد كه حكم خداوند در باره كسى كه
استبداد وخودسرى به خرج داد آن بود كه از اريكه قدرت به زير كشيده شد ودر بسترش به
قتل رسيد وحكم وى در باره كسى كه بى تابى كرد مثل آن بود كه ميوهاى را پيش از رسيدنش
چيده باشد كه طبعاً خوردن چنين ميوهاى نمى تواند براى او گوارا و لذّت بخش باشد.
بدين گونه حزب اموى بيش از شورشگران از كشته شدن عثمان بهره بردارى
كرد. به طورى كه حتّى كسانى كه همواره مردم رابه شورش عليه عثمان ترغيب مى كردند،
خود را از اين ماجرا كنار كشيدند. عايشه، ام المؤمنين، كه همواره فرياد مىزد:
نعثل- عثمان- را بكشيد كه او كافر شده است، اينك در صف خونخواهان عثمان جاى گرفته
بود. طلحه وزبير نيز كه هر دو عليه عثمان تبليغات به راه مى انداختند و سپاهيانى
براى جنگيدن با او گرد مىآوردند اكنون به عنوان هواخواه عثمان، در صدد انتقام از
قاتلان وى بر آمده بودند وعمروبن عاص هم كه حتّى چوپانان را عليه عثمان مى
شورانيد، پس از كشته شدن وى به جمع كسانى پيوست كه ادعاى خونخواهى عثمان را
داشتند.
در صورتى كه اگر آنان همگى به نصايح امام على عليه السلام گوش
مىسپردند، خلافت بدون هيچ خونريزى وآشوب در جايگاه خود آرام وقرار مىيافت.