responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 883

در اين باره روايتهاى ديگرى نيز وارد شده. مبنى بر آنكه امامان عليهم السلام به ديگر زبانها نظير فارسى و تركى و همانند آنها آشنائى داشته‌اند و به آموزش و الهام الهى مردم را از حوادثى كه در آينده انتظارشان را مى‌كشيد، آگهى مى‌دادند چنانكه در ارتباط با مرگ واثق، خليفه عبّاسى، اين امر به ثبوت رسيد.

از خيران اسباطى روايت كرده‌اند كه گفت: در مدينه بر امام هادى عليه السلام وارد شدم. آن‌حضرت به من فرمود:

واثق چه مى‌كند؟ پاسخ دادم: او سلامت است. پرسيد جعفر چه مى‌كند؟

گفتم: او را به بدترين احوال در زندان محبوس ديدم. پرسيد: ابن الزيات چه مى‌كند؟ گفتم: فرمان، فرمان اوست. و من ده روز است كه از پيش آنها بدين جا آمده‌ام. در اين هنگام آن‌حضرت فرمود: واثق مُرد و جعفر متوكّل بر جاى او نشست و ابن الزيات نيز كشته شد. پرسيدم: اين حوادث چه وقت واقع شد؟

فرمود: شش روز پس از خروج تو از بغداد. و حوادث همان گونه بود كه آن‌حضرت فرموده بود. [1]

همچنين آن‌حضرت از مرگ متوكّل خبر داد زيرا بر او نفرين كرد و نزديكان را خبر داده بود كه طى سه روز (آينده) مى‌ميرد.

هنگامى كه فرمانده سپاهيان متوكّل آن‌حضرت را به سرّمن رأى مى‌برد، سلاح خويش را برداشت و دو بارانى نمدين و چند كلاه نيز مهيّا كرد تا اگر با باد و بوران كه در ايام تابستان اصلًا قابل پيش بينى نبود، رو به رو شد جانب احتياط رعايت كرده باشد. بر خلاف انتظار سپاهيان، اين طوفانها واقع شد وعدّه‌اى از افراد سپاه كه در ركاب آن‌حضرت بودند كشته شدند و امام به فضل خداوند جان‌


[1] - بحارالانوار، ج 50، ص 151.

اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 883
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست