responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 784

مى‌كوشيد. هر چند كه اين امر در آينده به زندگى شريفش خاتمه مى‌داد.

امام رضا با آمدن فرستادگان مأمون و شنيدن پيغام آنها، با خانواده خويش خداحافظى كرد و فرزند خود جواد را كه تنها پنج سال داشت، به جانشينى خويش بر آنان گمارد. زيرا از مراتب صلاحيّت و شايستگىِ خدا دادىِ پسرش به نيكى آگاه بود.

امام رضا در راه رسيدن به خراسان، جايى كه توده‌هاى مؤمن به پيشوازش مى‌آمدند و او را ولى عهد خود مى‌كردند و خلافت پس از مأمون بدو انتقال مى‌يافت، كوه و دشت را در نور ديد.

نامه‌هايى كه اين پدر و پسر در امور خاص يا عام براى يكديگر مى‌نگاشتند، آنها را به هم ارتباط مى‌داد.

در مورد امام عليه السلام بايد گفت كه وى به پسر خويش بسيار مباهات مى‌كرد.

هرگاه نامه‌اى از امام جواد به آن‌حضرت مى‌رسيد و وى مى‌خواست دوستداران و شيعيانش را از اين امر مطّلع سازد، مى‌فرمود: ابو جعفر نامه‌اى برايم نگاشته است و يا مى‌فرمود: من نامه‌اى به ابو جعفر نوشتم. آن‌حضرت هيچگاه نمى‌فرمود: پسرم و يا حتّى نام او را بر زبان نمى‌آورد. بلكه به خاطر بزرگداشت و احترام وى همواره كنيه آن‌حضرت را ياد مى‌كرد.

در مورد فرزند امام رضا، امام جواد در مدينه، نيز بايد گفت كه شيعيان همچنان كه نزد پدرش رفت و آمد مى‌كردند، نزد آن‌حضرت نيز شرفياب مى‌شدند. زيرا آنها مى‌دانستند كه امام جواد پيشواى آينده آنها، و بنابه تعبير خودشان «امام ساكت» ايشان است.

روزى در حالى كه شيعيان در محضر امام جواد حضور داشتند ناگهان حال آن‌حضرت دگرگون شد، و گريستن را آغاز كرد. چون خادم آمد امام عليه السلام به او فرمود مجلس سوگوارى بر پاى دارد.

اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 784
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست