اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 742
سخت و خونينى در گرفت و سرانجام عبّاسيّان با حيله و نيرنگ توانستند
آتش اين انقلاب را فروبنشانند. [1]
در مكّه، محمّد فرزند امام جعفر صادق عليه السلام قيام كرد، برخى با
وى به نام خليفه بيعت كردند و او را اميرالمؤمنين خواندند.
انقلابهاى ديگرى هم در شام و مغرب روىداد كه خود نشانگر تزلزل اوضاع
بود تا آنجا كه مردم به مأمون بيعت نمىكردند، تا او پس از جنگهاى متعدد كه موجب
كشتار صدها هزار مسلمان گرديد پايههاى حكومت خود را محكم نموده به بغداد بازگشت.
چنانكه پيشتر هم گفتيم ويژگى عصر مأمون رشد جريانهاى فكرى بيگانهاى
بود كه به هدف متزلزل كردن نظام فرهنگى امّت، در جامعه رواج مىيافت. اين امر
نتيجه طبيعى نهضت «ترجمه» بود كه عبّاسيّان بدون هيچ آگاهى و بينشى، به ترويج آن
مىپرداختند.
همچنين فرماندهان سپاه كه ركن اصلى نظام بودند، هيچ اعتمادى به نظام
مأمون نداشتند. هرثمة بن حازم، يكى از رهبران سپاه، خطاب به مأمون مىگويد:
«اى امير المؤمنين آنكه دروغت مىگويد هرگز خير تو را نمىخواهد و
آنكه به تو راست مىگويد هرگز خيانتت نمىكند. فرماندهان را جرأت خلع مده كه تو را
خلع مىكنند و آنان را به نقض پيمان سوق مده كه پيمان و بيعت تو را خواهند شكست.
[2]
شايد بتوان به تمام اينها، حالت گستاخى و ريختوپاشى را كه ميان
[1] - التاريخ الاسلامى .. دروس و عبر (نگارنده)، ص 290- 296.
[2] - همان مأخذ، به نقل از تاريخ مسعودى، ج 3، ص 389.
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 742