(خداوندا تو خود مىدانى كه من از تو وقت فراغت مىخواستم .. خداوندا
به من ارزانى داشتى، پس سپاس تو را) اشاره به روزگارى است كه حضرت امام به اقامت
اجبارى در منزل محكوم بود.
در باره نحوه قرائت قرآن آن بزرگوار، حفص روايت كرده است كه: كسى را
بر خويش بيمناكتر از موسى بن جعفر عليهما السلام و اميداورتر از او به مردم نديدم
به حزن قرآن مىخواند و چنان تلاوت مىكرد كه گويى انسانى را مخاطب قرار داده است.
[2]
قرآن كريم والاترين ارزشها را به آنحضرت آموخته بود. يكى از
برجستهترين اين ارزشها مراقبت از نفس و تلاش پيگير براى تزكيه و نجات آن از خشم
پروردگار و اصلاح آن بود تا بدين وسيله آن را به جايگاهى براى محبّت و خشنودى
خداوند تبديل كند. در عين حال او خير خواه مردم بود و خير خواهىاش چيزى جدا از
عملكرد آنحضرت محسوب نمىشد، بلكه او با احسان به مردم به خداوند تقرّب مىجُست.
از فقراى اهل بيت جستجو مىكرد و براى آنها پول و ... مىبرد و به دست آنان
مىرسانيد بدون آنكه بدانند اين كمكها از سوى چه كسى انجام مىگيرد.
[3]
ب- بخشش و كرم امام
با توكّل بر خدا و يقين به او، پاداش نكو كاران در پيشگاهش فزونى
مىگيرد.