اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 612
موضع امام صادق
برخى بر اين باورند كه عصر امام صادق عليه السلام مناسب ترين و
مساعدترين دورانها بود. اگر امام دست به ايجاد يك انقلاب مذهبى حقى مىزد كه طى
آن خلافت به كسى كه شايستگى عهده دارى آن را از نظر خدا و رسولش داشت، بر مىگشت.
چرا كه اين عصر، دوره تحوّل و بسيار حساسى در تاريخ اسلامى به حساب مىآمد كه در
آن پردههايى كه زمان بر روى واقعيّتها و حقايق دينى كشيده بود كنار رفته بود،
امّا واقعيّت غير از اين ادّعاست. واقعيّت آن است كه امام صادق حتّى يك روز هم
نتوانست در صحنه سياسى دعوت خود را اظهار كند.
امويّان، چنان كه گفتيم، از هيچ گونه جنايتى در راه خاموش ساختن آتش
انقلاب مخالفانشان باك نداشتند در حالى كه آنحضرت هرگز در راه حقّ به باطل پناه
نبرد و براى اجراى عدل و داد از ظلم و ستم يارى نجست.
بنى عبّاس هم نه خوش كردارتر از برادران اموى خود بودند و نه براى
استحكام بخشيدن به پايههاى حكومت خود از امويّان در خونريزى و نيرنگ بازى
خوددارتر. از همين رو بود كه آنان توانستند حكومت بنى اميّه را به سختى در هم
بكوبند و بدين سان حكومت بنى اميّه با باطل درهم كوفته شد و ميان اين دو طايفه
معارضه گرديد.
همچنين، بنى عبّاس از هر حركتى براى دعوت بنى هاشم سود جستند و از
نارضايتى عمومى اى كه طالبيون به وجود آورده بودند، بهره بردارى كردند و پيوسته
آرزوها و آرمانهاى بزرگ مردم را در گوش آنان باز مىخواندند. از همين رو برپايى يك
انقلاب شيعى امكان پذير نبود. بخصوص انقلابى كه در آن از ريختن خونهاى بى گناهان و
دريدن حرمتهاى مقدّس، خود دارى شود.
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 612