responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 416

2- انس بن مالك گويد:

پيش امام حسين عليه السلام بودم كه كنيز آن‌حضرت داخل شد و در حالى كه دسته‌اى گل براى آن‌حضرت آورده بود، به وى سلام داد. امام به او فرمود:

«تو را در راه خدا آزاد كردم».

عرض كردم:

او به شما با دسته‌اى گل سلام كرد. اين امر براى آن كنيز چندان مهم نبود كه آزادش كردى؟!

فرمود:

«خداوند ما را چنين ادب آموخته است. او فرمود: «چون به شما تحيّت فرستادند شما نيز تحيّتى بهتر از آن يا همانند آن بفرستيد». بهتر از تحيّت اين زن، آزاد كردنش بود». [1]

3- يك اعرابى نزد امام حسين عليه السلام آمد و با خواندن قطعه‌اى شعر، حاجت خود را مطرح كرد. قطعه‌اى كه وى خواند چنين بود:

- نوميد نشد آن كس كه اكنون به تو اميد بسته و آن كس كه حلقه در خانه تو را به صدا در آورده است.

- تو بخشنده و مورد اعتمادى و پدرت كشنده تبهكاران و فاسقان بود.

- اگر جدّ شما نمى‌بود، دوزخ بر ما فرود مى‌آمد.

وقتى وى اشعار خود را مى‌خواند، امام در حال خواندن نماز بود و چون از نمازش فارغ شد رداى خود را كنار زد و چهار هزار دينار طلا برداشت و به آن اعرابى داد و با سرودن اشعارى (به همان وزن وقافيه) فرمود:

- اين دينارها را بگير و بدان كه من از تو پوزش مى‌خواهم و نيز بدان كه من‌


[1] - أبو الشهداء- عباس محمود عقّاد.

اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 416
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست