اسم الکتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 382
پيش از آوردن نظر خود درباره افكار پيشگفته و همانند سه تن از
نويسندگان غربى (توين بى، مونتسكيو و پاند) كه روح ملّت ويا ارزشى بنيادين كه مورد
توجّه قانونگذاران گشته است را به بحث كشيدهاند، دو اشاره را پيرامون ارزشهاى
پاند مىآوريم:
1- او مرحله سوم را به دو بخش تقسيم كرده است ودر نخست تأكيد مىكند
كه حقوق براى حفظ مساوات طبيعى [1] ظهور كرده
است در حالى كه در بخش دوم تأكيد مىكند كه حقوق براى تأمين حقوق طبيعى
[2] به عرصه آمده است واگر چه ميان آن دو تفاوت ديده مىشود، ليكن از
نظر نتيجه يكسان هستند، زيرا هردو برآزادى فردى به سان ارزشى والا براى حقوق تأكيد
دارند واز همين رو ماآن دو را در يك رده بندى آورديم.
2- دكتر كاتوزيان تعميمهاى پاند واحكام مطلق او را مورد انتقاد قرار
مىدهد ومىگويد: «نتايج كاوشهاى تاريخى كه پاند براى تعيين هدف حقوق در هر دوره
از تاريخ انجام داده است تنها به طور نسبى مىتواند پذيرفته شود، زيرا با مطالعه
مختصرى مىتوان دريافت كه در هيچ دورهاى نمىتوان همه قواعد را در يك هدف خاص،
مانند حفظ نظم و صلح يا آزادى اراده، استوار ساخت. مسايل اجتماعى و انسانى دشوارتر
از آن است كه بتوان همه روابط ناشى از آن را بدين سادگى خلاصه كرد.
[3]» اظهار نظر دكتر كاتوزيان صحيح است، ولى ما مىكوشيم وجود ارزش والا
در هر مرحله را توضيح دهيم، اين ارزش همان پاسخ به نياز (يا چالش) وپيامى براى
(روح ملّت) است واز اين ديدگاه اختلافى با پاند نداريم ودرآنچه مىآيد نقد خود را
براين انديشهها بيان مىكنيم وديدگاههاى خود را در باره مجموعه مباحث فلسفه حقوق،
عرضه مىداريم.