اسم الکتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 112
اين بينش از يك سو به ديدگاه (كنشباورى) مىماند، از آن جهت كه به
نقش انسان در تحوّل و تغيير نظام و در نتيجه در تكامل آفريدهها در پرتو دعا، كار
نيك (عمل صالح) و ايمان به توانايى خدا باور دارد و به اينكه خداوند آنچه را بخواهد
مىآفريند و دستش در اين ميان كاملًا باز است. اين ديدگاه از سويى ديگر به (ديدگاه
فوق مادى) مىماند كه به وجود سامانهاى والاتر قائل است كه به رغم تغيير و تكامل
يافتنش عملًا وجود دارد.
به نظر ما بايد مكاتب اخلاقى را به دينى و غير دينى تقسيم كرد، ولى
دين، خود كدام است؟ دين بيشتر از يك تعريف دارد، امّا به نظر مىرسد نزديكترين
مفهوم براى پذيرش همان باشد كه پارهاى از انديشمندان آلمانى مثل چلينگ و شلاير
ماخر «Schlir Macher» در آغاز سده نوزدهم و اتو «Otto» در روزگار ما اظهار كردهاند.
كه بينش دينى احساس «پيروى كامل» و فروپاشى مخلوق در برابر بىنهايت
است [1].
در واقع گوهر دين، همان ايمان و حقيقت ايمان، تسليم محض بنده (مخلوق)
در برابر خداوند (خالق) است. به خواست خدا در (بخش هشتم) پيرامون اركان ايمان بحث
خواهيم كرد.
امّا در بخشهاى قبل از آن- ان شاء اللَّه- مكاتب اخلاقى را براساس
تقسيمى بيان خواهيم كرد كه امروزه شايع است و آن مكاتب فلسفى فوق مادى مىباشد كه
به وجود نظامى برتر و اصولى والا اعتقاد دارد كه خود به فلسفههاى قديم و جديد
تقسيم مىشوند (در بخش سوم). پس از آن (در بخش چهارم) مكاتب دينىِ الهى را بيان
خواهيم كرد. مكاتب ناتوراليسم را كه نه به نظامى و نه به خدايى اعتقاد دارد (در
بخش پنجم) عرضه خواهيم داشت. مكاتب كنشباورى (عملى) را كه به نقش بنيادين انسان
در زندگى ايمان دارند (در فصل ششم) خواهيم آورد و بالاخره (در فصل هفتم) مشخّصاً
به بيان ديدگاههاى خودمان در اين مباحث خواهيم پرداخت.