اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 62
و بهشتيان در بهشتاند و دوزخيان در دوزخ. اين ابن ملجم است كه به
هنگام زدن ضربت بر على عليه السلام از نظريه قدريه طرفدارى مىكند امام عليه
السلام به او فرمود: آيا من براى تو امام بدى بودم كه اين گونه پاداشى به من دادى؟
ابن ملجم پاسخ داد: يا اميرالمؤمنين! آيا تو دوزخيان را از آتش مىرهانى
[1]؟ يعنى اين خداوند است كه مقدّر كرده من دوزخى باشم.
شايد ما از اين پرسش ايننتيجه را بهميانآوريم كه ايناعتقاد منجر
بدان مىشود.
ما در اين اعتقاد از يك سو چيزى نمىيابيم مگر فروپاشى جامعه انسانى
و گسستن پيوندهاى آن از سوى ديگر از ميان رفتن و سقوط روابط انسانى با خالق خود به
اعتبار عدم مسؤوليت انسان در برابر عملكردش نسبت به خدا و ديگر آدميان.
3- جهان بر يك شيوه ثابت
سومين خصوصيت فلسفه بشرى اين اعتقاد نادرست است كه هر آنچه در اين
جهان جريان مىيابد بر شيوهاى ثابت است كه تغييرى در آن راه ندارد. اين اعتقاد با
چنين وضعيتى به انكار معجزه توسّل مىجويد و مىكوشد آن را با تعليلات صرفاً مادّى
توجيه كند، زيرا بر اين اساس، قوانينى طبيعى، اين هستى را به جلو مىرانَد و
خداوند، والا مقام و با قدرت، نمىتواند اين قوانين را در هم شكند. پس چگونه
خداوند پيامبران را بر مىانگيزد؟ و چگونه به آتش دستور مىدهد كه براى ابراهيم
سرد و سلامت گردد؟ و چگونه عصاى موسى را به اژدهايى بزرگ بدل مىكند؟
و چگونه دريا را براى بنى اسرائيل مىشكافد؟ و چگونه مردگان را به
دست عيسى بن مريم زنده مىگرداند؟ و چگونه به دست پيامبر ما محمد صلى الله عليه و
آله شقّالقمر مىكند؟
و چگونه... و پرسشهايى به حدّ و مرزى كه حكايت از انكار فلسفه وحى و
ناباورى بدان دارد، زيرا معتقد است كه وحى، در هم ريختن قوانين مادّى و طبيعى است
كه
[1] - «يا أميرَالمؤمنين، أفأنتَ تُنقذُ مَنْ في النار؟»
بحارالانوار، ج 42، ص 287، روايت 58.
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 62