responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 32

چرا علم كلام؟

هنگامى كه فرهنگ اسلامى با نوسان رو به رو شد و در نتيجه شرايط سياسى و اجتماعى تحت تأثير هرج و مرج قرار گرفت، به ويژه پس از كشته شدن خليفه سوم، پرسشهايى در جامعه اسلامى مطرح گشت كه عرصه فرهنگ نمى‌توان تأثير آنها را ناچيز شمرد و بدين ترتيب لرزه به انديشه‌ها راه يافت و اين عامل، خود انگيزه‌اى گشت براى علماى دين تا دانش و يا فنّى را بنيان نهند كه بتواند توازن فضاى فرهنگى و تعادل فكرى را بر قرار كند. اين از يك سو و از سوى ديگر باب دانشى كه پيامبر كاملًا در برابر مسلمانان گشوده بود و سخنان ارزشمندى همچون:

«من شهر علم هستم و على دروازه آن» و «على داورترين شماست.» [1] و «هر كه من مولا و سرور اويم على نيز مولا و سرور اوست» [2]، و نيز دروازه در آمدن به معارف الهى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آن را با اين فرموده گشوده بود كه: «من در ميان شما دو گوهر گرانسنگ مى‌نهم مادام كه به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من يعنى اهل بيتم.» [3] همگى به سبب طوفانهاى جاهليت جديد در جامعه نوين اسلامى و هوسهاى سلطه جويانه پاره‌اى گروهها به عقب رانده شدند؛ گروههايى كه مى‌كوشيدند اهل بيت عصمت را از مراكز هدايت آگاه كردن دور كنند و در نتيجه مردم را از تفسير قرآن كريم بر كنار نگه دارند، لذا انديشه‌هاى بيگانه وارداتى، جامعه اسلامى را مورد تهاجم قرار مى‌داد و مردم نيازمند فرهنگ جايگزينى بودند و بدين ترتيب نظريه‌هاى جديدى رشد كرد و مكاتب فكرى گوناگونى بنيان نهاده شد و بدين سان امثال حسن بصرى و واصل بن عطا به صحنه‌


[1] - بحار الانوار، ج 10، ص 445، روايت 15.

[2] - همان مأخذ، ج 4، ص 203.

[3] - همان مأخذ، ج 2، ص 285، روايت 2.

اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 32
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست