responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 27

فصل دوم: علم كلام‌

از مباحث پيش، پيرامون تاريخ نفوذ انديشه‌هاى فلسفى به سرزمينهاى اسلامى دانستيم كه مكاتب فلسفى- به ويژه مكتب اسكندريه- كه هنگام درخشش پرتو اسلام، جهان اسلام را در بر گرفته بود آميزه‌اى بود از انديشه‌هاى فلسفى منسوب به افلاطون، شيخ فيلسوفان اشراق، با فرهنگها و معارفى كه مسيحيان آن روزگار بدان باور داشتند. از ميان همين درهم آميختگى بود كه مسيحيت نوينِ كنونى پديد آمد؛ مسيحيتى كه قرآن كريم آن را به اعتبار همانندى با كافران پيش از آن محكوم كرده و فرموده است:

وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى‌ يُؤْفَكُونَ‌ [1].

«و يهود گفتند: «عزير» پسر خداست و مسيحيان گفتند «مسيح» پسر خداست.

اين سخنشان به زبانشان است. پاسخ كسانى كه پيش از اين كفر ورزيدند تشبّه مى‌جويند. خداوند آنان را بكشد، چگونه از حق برگردانده مى‌شوند.»

چنانكه مسلمانان نيز به دور از آثار اين گونه انديشه‌هاى فلسفى نبوده‌اند و در ميان ايشان انديشه‌هايى التقاطى انتشار يافته بود كه بخشى از انديشه‌هاى اسلامى‌


[1] - سوره توبه، آيه 30.

اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 27
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست