responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 149

«كَلامُكُمْ نُورٌ، وَامَرُكُمْ رُشْدٌ، وَوَصِيَّتَكُمُ التَّقْوى‌، وَفِعْلُكُمْ الْخَيْرُ [1]»

ولى از حقيقت آنچه مى‌گويد بغايت دور باشد. عجيب‌تر از همه اينها آن كه آدمى حبّ اهل بيت را ادّعا كند و اظهار دارد كه:

«انى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاكُمْ. [2]»

ولى اين ادّعا تنها لقلقه زبان اوست، زيرا به هنگام پرسش از شيوه‌اى كه او بدان ايمان دارد ناتوان و سرگردان از پاسخ همچنان خاموش مى‌مانَد، او از فلسفه اهل بيت دور است و با مفاهيم مربوط به هستى، زندگى و خود انسان، به طور كلى نا آشناست.

شايد كسى ادّعا كند كه در رهنمودها و احاديث اهل بيت عليهم السلام فلسفه‌اى نهفته نيست، ولى آيا آدمى مى‌تواند به دينى ايمان آورَد كه از هرگونه فلسفه‌اى تهى است؟

فلسفه قرآن‌

ما به اين جماعت مى‌گوييم: اين قرآن از آغاز تا انجام، فلسفه است، ولى فلسفه آن با فلسفه يونان باستان تفاوت دارد، زيرا فلسفه قرآن، برونش زيبا و درونش ژرف است.

ظاهر آن حكمت و باطن آن دانش است، لايه‌هايى دارد كه هر يك از آن لايه‌ها از لايه‌هاى ديگرى برخوردار است، هفت اندرون دارد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در واپسين لحظات زندگى خود فلسفه قرآن را به على عليه السلام آموخت و اين همان است كه امام على عليه السلام درباره آن مى‌فرمايد: «پيامبر خدا درى از دانش را به من آموخت كه از آن هزار در براى من گشوده مى‌شود، اين درها تنها در نماز و روزه خلاصه نمى‌شود.»


[1] - «سخن شما نور است و امرتان موجب رشد، سفارشتان تقوى‌ و عملكردتان نيك.»

[2] - «من با هر كه در برابر شما صلح در پيش گيرد صلح در پيش مى‌گيرم و با هر كه با شما بستيزد مى‌ستيزم و دوستدار كسى هستم كه شما را دوست بدارد»

اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 149
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست