اسم الکتاب : ايمان زيربناى شريعت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 88
وفتارشان به فروتنى است. از آنچه كه خداوند برايشان روا نداشته چشم
پوشيدهاند و به علمى كه آنان را سود رساند گوش فرا داشتهاند. در سختى و گرفتارى
چنانند كه ديگران در آسايش و خوشى، اگر نبود اجل و مدّتى كه خدا براى ايشان تعيين
فرموده از شوق ثواب و بيم عذاب چشم بر هم زدنى جان در بدنشان قرار نمىگرفت.
خداوند در نظر آنان بزرگ است و غير او در ديده آنها كوچك، يقين و
باورشان به بهشت مانند يقين و باور كسى است كه آن را ديده، گويى كه در آن به خوشى
به سر مىبرند و ايمانشان به آتش همچون ايمان كسى است كه آن را ديده، گويى كه در
آن گرفتار عذابند، دلهايشان اندوهناك است و آزارهاشان ايمن، بدنهاشان لاغر،
و خواستنىهاشان اندك است، سرشتشان با عفّت و پاكيزگى است. چند روز
كوتاه را به شكيبايى به سر رسانند و درپى آن آسايش هميشگى را دريابند، اين كردار
تجارتى است پر فايده كه پروردگارشان براى آنها فراهم نموده است. دنيا به آنان رو
آورد، ايشان از آن روگردانيدند و آنها را سير و گرفتار نمود، آنها جانشان را ندا
كرده، خود را از آن رهاندند. چون شب شود برپا ايستاده آيات قرآن را به تأمّل و
انديشه مىخوانند و با خواندن و تدبّر در آن خود را اندوهگين مىسازند و به وسيله
آن به درمان درد خويش كوشش دارند. پس هرگاه به آيهاى برخورند كه به شوق آورده و
اميداورى در آن است به آن طمع مىنمايند و با شوق به آن نظر مىكنند، مانند آن كه
پاداشى كه آيه از آن خبر مىدهد در برابر چشم ايشان است و آن را مىبينند و هرگاه
به آيهاى برخورند كه در آن ترس و بيم است گوش دلشان را به آنان مىگشايند چنانكه
گويا شيون و فرياد دوزخ در بيخ گوشهايشان است پس آنان قدشان را خم مىكنند و
پيشانيها، كفها، زانوها و اطراف قدمهاشان را به روى زمين مىگسترانند، از خداى
تعالى آزادى خويش را (از آتش دوزخ) درخواست مىنمايند.
و چون روز شود بردبار و دانا و نيكو كردار و پرهيزكارند، ترس،
اندامشان را لاغر كرده مانند باريكى تيرها كه تراشيده مىشود، بيننده مىپندارد كه
آنها بيمارند
اسم الکتاب : ايمان زيربناى شريعت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 88