2- داشتن نيروى بدنى لازم براى پرداختن به چنين سفرى و در كار نبودن
مرضى كه حاجى را از رفتن به سفرى هم چون حجّ باز دارد يا چنان بر او سخت باشد كه
حاجى توانايى تحمّل آن را نداشته باشد.
3- نبودن مانعى در راه كه شخص را از پيمودن آن باز دارد؛ مانعى همچون
دزد و دشمن و نظاير آن، مگر آن كه شخص بتواند بىهيچ سختى اين مانع را بر طرف
سازد.
4- داشتن وقت كافى از هنگام استطاعت براى پيمودن مسافت و رسيدن به
مكّه مكرّمه و پرداختن به اعمال حجّ در وقت معيّن.
5- اين كه رفتن به حجّ موجب نگردد اخلال جدّى به زندگى او يا خانواده
او پس از بازگشت از حجّ، وارد آيد، همچون بيكار شدن.
شرايط استطاعت چنين بود، و اينك شمارى از مسائل مورد نياز حاجى در
اين باب:
اوّل- شخص نبايد براى فراهم كردن استطاعت مالى تلاش
زياد به كار بندد يا به گرفتن قرض تن در دهد، ولى اگر چنين كرد و مىتوانست پس از
بازگشت بدون مشكل قرض خود را بپردازد بعيد نيست كه حجّ بر او واجب گردد و حِجّة
الاسلام به حساب آيد.
دوّم- مقروضى كه پس از اداى قرض- اگر زمان اداى قرض
فرارسيده باشد- ديگر پولى برايش نماند بايد قرضش را بپردازد. امّا اگر فرصت داشت و
مىتوانست در وقت ديگرى قرض خود را بپردازد، يا طلبكار پول خود را از او طلب نكرد،
يا پس از اداى قرض توانايى