بجاى خم شدن براى ركوع، چشمانش را ببندد وذكر واجب رابخواند، سپس به
قصد بلند شدن از ركوع، چشمانش را بگشايد واگر حتى از همين حركت هم عاجز بود، در
قلب نيت ركوع كند وذكر واجب آنرا بازبانش قرائت نمايد.
22- اگر امر داير شود بين اينكه باخم شدن اندك، ركوع نشسته انجام دهد
يااينكه ايستاده نماز بخواند وبراى ركوع فقط اشاره كند، بايد ديد كه اگر به آن خم
شدنِ اندكِ نشسته، در عرف ركوع گفته مىشود، به همان اكتفاكند واگر در عرف، ركوع
ناميده نمىشود، بعيد نيست كه نماز ايستاده با اشاره به ركوع، مقدم باشد، واحتياط
اين است كه دو نماز بخواند: يكى ايستاده با اشاره براى ركوع، وديگرى با ركوع نشسته.
23- شرط تحقق ركوع نشسته اين است كه به قدرى خم شود كه صورتش مقابل
زانوها برسد يا به گونهاى باشد كه در عرف ركوع نشسته گفته شود كه گاهى به كمتر از
آن مقدار هم تحقق مىيابد، اما بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده
برسد.
مسائل فرعى ركوع:
1- كم وزياد كردن ركوع نشسته، باطل كننده نماز است اما ركوع اشارهاى
هم از باب احتياط همين حكم را دارد.
2- در تحقق ركوع لازم است كه خم شدن به قصد ركوع انجام شده باشد، اما
اگر او به جهت غرض ديگرى مانند گذاشتن چيزى بر روى زمين يا دفع آزار حيوانى مضرّ
يامانند آن خم شده باشد، اين خم شدن