اسم الکتاب : احكام معاملات المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 583
كه هم براى پسر است وهم براى دختر. فرزند سقط شده شما هرگاه در روز
قيامت شما را ديدار كند به پدرش مىگويد: تو بر من نامى ننهادى در حالى كه پيامبر
(ص) محسن را پيش از تولد نام نهاد.» [1]
2- مستحب است نام، نيكو باشد واين نخستين نيكى است ازسوى پدر بر
فرزند. در حديثى از ابو الحسن (ع) رسيده است: «نخستين نيكى مرد به فرزندش آن است
كه او را به نامى نيكو بنامد، پس هر يك از شما بايد نامى نيكو بر فرزندش نهد.»
[2]
3- چنان كه در روايت امام صادق (ع) آمده است: «پيامبر (ص) نامهاى زشت
مردان وشهرها را تغيير مىداد.» [3]
4- وروايت زير، درست ترين وبهترين اسامى را از امام باقر (ع) بيان
مىكند: «درستترين اسامى آن است كه با عبوديت همراه باشد. وبهترين آن اسامى
ونامهاى پيامبران است.» [4]
براين اساس اسمهايى همچون عبد الرحمن، عبد الكريم، عبداللَّه و ...
درستترين اسامى هستند، ومحمد، ابراهيم، نوح، عيسى وموسى بهترين نامها هستند.
پيامبر (ص) مىفرمايد: «خاندانى نيست كه درميان آنها نام پيامبرى باشد مگر آن كه
خداوند عز وجل فرشتهاى رابراى آنها گماشته كه بام وشام، آنها را تقديس مىكند.»
[5]
مستحب است فرزند پسر- بر پايه سنت امامان- تا هفت روز «محمد» ناميده
شود وسپس اگر خواستند نامش را آنچه خواستند بنهند، چه امام صادق (ع) مىفرمايد:
«ما پسرى نمىآوريم مگر آن كه او را محمد مىناميم، وپس ازگذشت هفت
روز اگر خواستيم همين نام را بر او مىنهيم واگرنخواستيم نامش را تغيير مىدهيم.»
[6]
در حديث شريفى پيامبر (ص) مىفرمايد: «هركه خداوند سه پسر به او بدهد
ونام يكى از آن سه را «محمد» نگذارد، بامن بى مهرىكرده است.»
[7]
[1] - همان، ص 121، باب 21، حديث 1. الكافى همان، باب الاسماء، ص
18.
[2] - همان، ص 122، باب 22، حديث 1. الكافى همان والتهذيب ج 7 باب
الولاده ص 437.
[3] - همان، ص 124، باب 22، حديث 6. وبحار ج 101 باب 5 ص 127 وقرب
الاسناد جزء اول ص 45.
[4] - همان، ص 124، باب 23، حديث 1. والكافى ج 6 باب الاسماء ص 18
والتهذيب ج 7 باب 40 ص 438.
[5] - وسائل الشيعه، ج 15 ص 125، باب 23، حديث 3. وبحار ج 101 باب
5 ص 129 والامالى للطوسى مجلس 16 ص 453.
[6] - همان، ص 125، باب 24، حديث 1. الكافى همان والتهذيب همان.
[7] - همان، ص 127، باب 24، حديث 5. وبحار همان ص 130.
اسم الکتاب : احكام معاملات المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 583