شهوت از انسان خارج مىشود يا «ودى» كه بعد از ادرارخارج مىشود يا
«وذى» كه درهنگام بيمارى وچه بسا بعد از منى بيرون مىشود، وهمچنين خارج شدن
خونابه وخون، وضورا باطل نمىكند مگر اينكه با ادرار ومدفوع مخلوط باشد.
4- بادى كه از مقعد خارج مىشود، وضو را باطل مىكند چه همراه با صدا
ويا بدون صداباشد، اما بادى كه از غير مقعد بيرون شود، وضو را باطل نمىكند.
5- بادى كه از درون تن نباشد، همچون چيزى كه «نفخ شيطان» ناميده
مىشودوضو را باطل نمىكند.
6- خواب هم وضو را باطل مىكند، ومعيار آن غلبه خواب بر اعضاى بدن
است. پس اگرقلب مسلط بر اعضا باشد، خواب تحقق نيافته است ولذا چُرت زدن وسستى بدن،
در صورتىكه عقل انسان همچنان مسلط بر اعضا باقى بماند، ضررى ندارد ووضو را باطل
نمىكند.
7- فقها گفتهاند: بيهوشى، مستى، ديوانگى وهر چيزى كه عقل انسان را
زايل كند، مانندخواب، حَدَث شمرده مىشود ووضو را باطل مىكند واين سخن موافق
احتياط است، اما بهتزدگى وحيرت ودهشت وسرگيجى ومشابه آن، حَدَث وباطل كننده وضو
محسوب نمىشود.
8- استحاضه هم حَدَث وباطل كننده وضو است. زن مستحاضه بايد براى هر
نماز وضوبگيرد اگر غسل نكرده باشد، اما در صورت غسل، اقوا واجب نبودن وضواست،
اگرچه وضواحوط است.
احكام شك در وضو
شك در طهارت، احكام ويژهاى دارد كه به حسب حالات مختلف، تفاوت پيدا
مىكندودر سطور ذيل برخى از موارد آن را شرح مىدهيم:
1- اثبات طهارت يا نقض طهارت، مانند اثبات هر موضوع عرفى يا شرعى
ديگر، نيازبه دليلى دارد كه علم آور، يا از نظر مردم موجب اطمينان باشد يا شرع آن
را مفيد اطمينان قرارداده باشد همچون: بيّنه وخبر عادل اطمينان آور. ودر غير اين
حالات، شك محسوب مىشودواحكام شك بر آن جارى مىگردد.
2- اگر در اصل وضو شك كند، او (مُحدِث) يعنى بى وضو محسوب مىشود.
واگر بعد از وضو در ايجاد حَدَث وباطل شدن وضو شك كند، او با وضو مىباشد، مگر
اينكهرطوبت مشكوك ومشابه ادرار در خود مشاهده كند، وقبلًا هم استبراء نكرده باشد،
در اينصورت مُحدِث وبى وضو حساب مىشود، ودر صورتى كه نداند چه زمان حَدَث از او
صادرشده وچه زمان وضو گرفته است، بايد براى نماز وضو بگيرد.