11- مفضل بن عمر مىگويد: نزد حضرت صادقعليه السلام بودم پس درباره
اعمال سخن گفتيم. من گفتم: چه قدر اعمال من كم و ضعيفاست؟ امامعليه السلام
فرمود:
«مه استغفر اللَّه».
«ساكت باش، از خدا آمرزش بخواه.»
پس فرمود:
«إنّ قليل العمل مع التقوى خير من كثير بلا تقوى
». «همانا عمل كم امّا با تقوا بهتر است از عمل زياد بىتقوا.»
گفتم: چگونه عمل زياد بدون تقوا مىباشد؟ فرمود:
«نعم، مثل الرجل يطعم طعامه ويرفق جيرانه ويوطى رحله، فإذا ارتفع له
الباب من الحرام دخل فيه، فهذا العمل بلا تقوى. ويكون الآخر ليس عندهفإذا ارتفع
له الباب من الحرام لم يدخل فيه
«آرى مثل آن مردى است كه طعامش را اطعام مىكند و همسايگانش را
مدارا مىنمايد و بساطش را مىگستراند ولى زمانى كه دربىاز حرام برايش گشوده شود،
وارد آن مىگردد. پس اين همان عمل بدون تقواست. ولى شخص ديگرى را مىبينيم كه چيزى
در بساط نداردولى وقتى دربى از گناه بر روى او باز مىشود وارد آن نمىگردد.»
12- يعقوب ين شعيب روايت مىكند كه از امام صادقعليه السلام شنيدم
كه مىفرمود:
«ما نقل اللَّه عبداً من ذلّ المعاصي إلى عزّ التقوى إلّا أغناه من
غير مال، وأعزّه من غير عشيرة، وآنسه من غير بشر
«خداوند بندهاى را از خوارى گناه به عزّت تقوا منتقل نمىكند مگر
اينكه او را بدون مال بىنياز مىگرداند، و بدون عشيره، عزيزمىسازد و بدون بشرى،
مأنوس مىگرداند.»
13- هيثم بن واقد مىگويد: از امام صادقعليه السلام شنيدم كه
مىفرمود:
«من أخرجه اللَّه عزّ وجلّ من ذلّ المعاصي إلى عزّ التقوى أغناه
اللَّه بلا مال، وأعزّه بلاعشيرة، وآنسه بلا أنيس. ومن خاف اللَّه أخاف اللَّه منه
كلّ شيء، ومن لم يخف اللَّه أخافه اللَّه من كلِّ شيء. ومن رضي من اللَّه
باليسير من الرزق رضي منه باليسير من العمل. ومن لم يستحي من طلب المعاش خفّت
مؤنته ونعم أهله. ومن زهد في الدنيا أثبت اللَّه الحكمة في قلبه، وانطق بها لسانه،
وبصَّره عيوب الدنيا، داءها ودواءها،