1- اگر عين نجاست يا چيز نجس استحاله شود بگونهاى كه كاملًا به چيز
ديگر تبديلگردد، پاك مىشود مثل اينكه مدفوع انسان يا مردار يا خون، تبديل به خاك
شود يا بسوزد وخاكستر گردد و حتّى اگر چوب نجس، به طور كامل ذغال شود پاك مىشود.
البتّه در مورداخير بايد احتياط كرد.
2- اگر ادرار تبديل به بخار شود، بخار پاك است و اگر دوباره به طبيعت
اوّلى خودبازگردانده شود، دوباره نجس خواهد بود، امّا اگر بخار تبديل به ماده
مايعى شود و به طبيعتاوّليه برنگردد، بگونهاى كه به آن ادرار گفته نشود، نجس
نيست.
3- تغيير برخى از صفات ثانويه كه دلالت بر تحوّل طبيعت و حقيقت شىء
ندارد، درتحقّق استحاله كفايت نمىكند. به طور مثال اگر گوشت نجس، پخته شود يا آرد
نجس، خميرگردد يا از آن نان پخته شود، همچنان نجس مىباشد وهمچنين اگر از شير نجس،
ماست ياپنير و مانند آن ساخته شود، يا آجر و سفالى كه از گِل نجس ساخته شود، همگى
نجسهستند.
4- اگر شراب به سركه منقلب شود، از حرام به حلال تبديل شده است و
دراين حكم فرقىنيست كه اين انقلاب به طور خود بخودى صورت بگيرد، يا به واسطه عملى
مانند ريختنسركهيا نمك در شراب. و اگر قطرهاى شراب در ظرف بزرگ سركه بريزد و به
سركه استحاله شود، آن قطره شراب پاك شده و سركه هم نجس نمىشود. امّا اگر چنين فرض
شود كه آن قطره بهحال خود باقى مانده باشد، سركه هم نجس مىشود و چنانكه در صورت
استحاله، شراب پاكمىشود، ظرف آن وآنچه در آن بوده هم پاك مىشود.
5- اگر از آب انگور كه بر اثر جوش دادن نجس شده، دوسوم آن كم شود پاك
مىشود وتشخيص دوسوم هم با مساحت و هم با پيمانه و هم با وزن كردن ميسّر است و
چنانكه خودآب انگورپاك مىشود، ظرف و توابع آن نيز پاك مىگردد ومانند آب انگور
است، آبى كه از كشمشگرفته شده باشد. امّا آنچه از خرما گرفته مىشود اين حكم را
ندارد.
6- اگر آب نجس به درخت انتقال پيدا كند يا خون نجس به پشه منتقل شود
بهگونهاى كهخون پشه محسوب گردد، پاك مىشود امّا خونى را كه زالو از رگهاى
انسان مىمكد و يا حشرهمشابه ديگر، چون از نظر عرف خون زالو به آن گفته نمىشود و
مىگويند خون انسان است، نجس مىباشد و به صرف انتقال پاك نمىگردد.