اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 75
گرديده و ما هم اگر نخواهيم، موج ما را مىبرد!» اگر درصدِ مؤمنين و
معتقدين فزونى گيرد، مىگويند: «ما به خاطر پركردن شكم زن و بچّه هم ناچاريم بعضى
وقتها از اصول اخلاقى و دينى تخطّى كنيم. مابىتقصيريم.»
مسؤوليتكفر وايمان مردم به عهدهى علما نيست. آنها فقط بايد بيان
كنند. بقيّه بر عهدهى خودتان است. من بايد به كس كه به نماز اهميت نمىدهد بگويم
كه نماز ستون دين است، واگر به نماز اهميت ندهى از شفاعت اهل بيت محروم مىشوى.
اگر نمازت قبولنشود ديگراعمالتونيز مورد قبول خداوند نخواهد بود. اماآيابايداو
را مجبور به نماز خواندن نمايم؟ برمنلازماست كه بگويم؛ امّا او بشنود يا نشود،
ديگر بر عهدهى من نيست.
گوينده را چه غم كه نصيحت قبول نيست
گر نامه رد كنند، گناه رسول نيست!
اكراه در دين ممنوع!
هيچ آيه يا روايتى را حداقل من پيدا نكردهام كه از آن استنباط كنيم
امر به معروف و نهى از منكر به معناى مجبور كردن مردم به انجام دادن كار خوب و
پرهيز از كار ناشايست باشد. البتّه صاحب جواهر چنين مطلبى را از آيات و روايات
مربوط به اين باب استنباط فرمودهاند؛ امّا در همان جا بيان شده است كه اين نظر،
آزادى بشر را ناديده گرفته است. آنجا كه پاى ايمان و كفر در ميان است، هيچ گونه
اكراه و اجبارى نيست. راه رستگارى و سعادت و نيز راه اسارت و شقاوت، هر دو بيان
شده است. اين انسان است كه بايد خود تشخيص دهد و يكى از اين دو راه را انتخاب كند.