responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 51

و در گام بعد:

«فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَايُبْصِرونَ».

و چشمانشان را پوشانده‌ايم، لذا نمى‌بينند.

اين گنگى مطلَق و اين قطع رابطه با جهان حقيقت، در آنان ايجاد بى‌تفاوتى مى‌كند. لذاست كه:

«و سَواءٌ عَلَيهِم ءَأَنْذَرتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُم لا يُؤمِنُون».

براى آنان يكسان است: چه (توى پيامبر) انذارشان كنى يا نكنى، ايمان نمى‌آورند.

گفتنى است:

دستيابى و هدايت به حقيقت، دو وسيله لازم دارد:

1) خواستِ انسان و حركت و تلاش او براى به‌دست آوردن آن.

2) خواست و مشيّت الهى كه خداوند به بشر توفيق دستيابى به حقيقت را ارزانى دارد.

بشر هر چه تلاش كند، تا زمانى كه توفيق الهى رفيق او نباشد، تلاش و كوشش او بى‌ثمر خواهد بود. تا انسان، نورانيّتى از جانب ذات اقدس الهى كسب نكند، هر چه كوشش كند، به جاى نزديك‌شدن به حقيقت، از آن فاصله مى‌گيرد و در تاريكى و ظلمت فرو مى‌رود.

بنابراين اسباب هدايت بشر دوگونه است:

1) اسباب درونى از قبيل عقل، وجدان، فطرت و ديگر اسبابى كه درون بشر نهاده شده و او را به سوى هدايت سوق مى‌دهد.

2) اسباب برونى؛ از قبيل وحى، پيامبران، اوصياء، كتابهاى آسمانى، آيات الهى و ...

بشر هنگامى كه مشكلى پيدا مى‌كند، در اوّلين گام، اسباب شناختش را از دست مى‌دهد. به اين روايت شيرين دقّت كنيد:

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 51
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست