responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 307

بگويند: «در دنيا كه امامان را نديدى؛ اينجا هم از/ ب‌منطقه‌ى امامْ‌نشينِ بهشت/ دور شو!»

يكى از حاضران: گمان مى‌كنم «يوم‌الفصل»، وَ امْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ‌ را هم شامل بشود.

جواب: شايد يكى از معانى آن، اين باشد؛ ولى معناى ديگر «فصل» اين است كه «حكمِ فصل» است؛ يعنى ديگر در آنجا اختلاف نيست و همه‌ى اختلاف‌ها بيان شده است.

/ ب‌

گدايىِ نور!

يكى از حاضران: ممكن است كه‌ وَ امْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ‌ حكايت از يك امر تكوينى كند؛ چون آن جا خود به خود از هم جدا هستند:

يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيمَاهُمْ. [1]

جواب: چه اشكال دارد كه هر دو باشد؟ هم خودبه‌خود از هم جدا و مشخّص باشند و هم به آن‌ها گفته شود كه از هم جدا شوند و فاصله بگيرند.

در سوره‌ى حديد دارد كه در روز قيامت منافقين به مؤمنين مى‌گويند:

انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً؛ [2]

نظرى به ما بيفكنيد تا از شما پرتوى بگيريم! به آن‌ها گفته مى‌شود:

«به پشت سر خود باز گرديد و كسب نور كنيد!»

حال كه شما به راه خود مى‌رويد، كمى/ ب‌به ما «نورْ قرض دهيد!»/ تا ما هم راهمان را ببينيم؛ امّا به آن‌ها گفته مى‌شود:

«برويد دنيا، از دنيا نور برداريد! ما هر چه نور داريم، از دنيا آورده‌ايم: نماز شب خوانديم، نور بوده؛ هدايت خدا را پذيرفتيم، نور بوده.»


[1] -/ الرحمن، 41: (مجرمان از چهره‌هايشان شناخته مى‌شوند.)

[2] -/ حديد، 13.

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 307
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست