اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 172
آن خدايى كه اين نعمتها را به ما داده، از جنس، نوع و گونهى ما
نيست.
او «سبّوح و قدّوس» است. براى درك سبّوح و قدّوس بودن خداوند كه
خلاصهى تمام صفات جلال ديگر است، بايد دو مرحله را طى كنيم:
1- توجّه كنيم هر نقصى كه در مخلوق است، نشاندهندهى اين است كه
خالق اين مخلوق، آن نقص را ندارد.
2- همهى نقصهاى مخلوق را در نظر بگيريم و همهى آنها را از خالق
نفى كنيم.
وقتى مىبينيم بشر گرسنه مىشود، مىخوابد، غافل مىشود، فقير است و
... مىفهميم خالق بشر، گرسنه نمىشود، نمىخوابد، غافل نمىشود، غنى است. وقتى
تمام نقصها را از او نفى كرديم- نه اينكه نفى آنها را در ذهن تصوّر كنيم؛ بلكه
به اين درك برسيم كه خالق، اين نقصها را ندارد- سبّوح و قدّوس بودن خداوند را درك
كردهايم.
دقيقاً به همين مطلب در روايات اشاره شده است.
حضرت على عليه السلام مىفرمايند:
بِتَشْعِيرِهِ الْمَشَاعِرَ عُرِفَ أَنْ لا مَشْعَرَ لَهُ وَ
بِمُضَادَّتِهِ بَيْنَ الْأُمُورِ عُرِفَ أَنْ لا ضِدَّ لَهُ وَ بِمُقَارَنَتِهِ
بَيْنَ الْأَشْيَاءِ عُرِفَ أَنْ لا قَرِينَ لَهُ.[1]
آفرينش حواس به وسيلهى او دليل آن است كه او «حسّ» ندارد و از
آفرينش اشياى متضّاد، پى برده مىشود كه او ضدّ ندارد و از «قرين هم قرار دادن»
بين اشيا معلوم مىشود كه خودْ قرين و همتايى ندارد.
در سورهى ياسين مىخوانيم:
«سُبْحانَ الّذى خَلَقَ الْازوجُ كُلَّها».
تمام مخلوقات زوج، و تمام زوجها مخلوق خدا هستند. زوج در دو معنى به
كار برده شده است:
1- «بخش» و «گروه». در سورهى واقعه خداوند مىفرمايد:.