در ضمن داستانهاى گذشته، قرآن بعضى از نامهاى نيكوى خدا را به ما
يادآور شد كه در مقدمه آنها اين بود كه خدا زندگى و توانگرى و ملك (شاهى) و پيروزى
و در پايان هدايت و راهيابى به بندگانش مىبخشد. و واقعيّت اين است كه توانگرى و
شاهى و پيروزى و راهيابى چيزى جز بعضى از مظاهر زندگى نيست كه خدا آنها را به
انسان مىبخشد. و در اين آيت تذكر دادن خود را به پروردگار ما و بيان صفات نيكوى
او ادامه مىدهد كه از جمله آنها توانايى او براى برانگيختن مردمان از قبر و بخشيدن
زندگى تازه به ايشان است.
آيه نخستين كه آيت الكرسى نام دارد، در حديث شريف توجه به آن و قرائت
آن توصيه شده است، بدان سبب كه صفات خدا را كه شناختن آنها سهمى در تربيت نفس بشرى
دارد، خلاصه كرده است. او كسى است كه زندگى را به وجود مىآورد و به آن سامان
مىبخشد و در هر لحظه از آن پاسدارى مىكند، و اگر حفظ او از زندگى نبود از ميان
مىرفت. سپس قرآن ما را به ناحيه عملى ايمان داشتن به اين كه خدا زنده و قيوم است
متوجه مىسازد، و بنا بر همين است كه انسان ناگزير بايد تنها به خدا تسليم شود، و
عليه هر سلطهاى كه مشروع بودن آن از ارزشهاى خدا نيست، و قرآن آن را طاغوت
مىنامد، تمرد و سرپيچى كند. سپس قرآن بيان مىكند كه ايمان داشتن به خدا و به
قدرت گسترده او/ 442 ما را به اين مىخواند كه به روز ديگر ايمان داشته باشيم كه
خدا قادر است كه مردگان را زنده كند، و هيچ دشوارى براى بازگرداندن مردمان به
زندگى و رسيدگى به حساب ايشان وجود ندارد.