در اين جا به معنى ترك قصاص به سبب گرفتن ديه از برادر او است.
[اداء]: رساندن آنچه مورد نظر است، همچون در اداى دين و اداى امانت.
179 [الالباب]: عقلها، مفرد آن لبّ، مأخوذ از لبّ النخلة به معنى
مغز و بهترين قسمت آن است.
180 [بالمعروف]: معروف به معنى عدل و دادگرى است كه انكار آن جايز
نيست و ستمى در آن نمىرود.
[حضر]: حضور به معنى وجود يافتن چيزى به صورتى است كه قابل ادراك
باشد.
[حقّا]: حق، عبارت از فعلى است كه انكار آن روا نيست؛ و گفتهاند
چيزى است كه صحت آن به قول يا فعل يا اعتقاد شناخته شده باشد.
182 [جنفا]: جنف به معنى جور و ستم است كه انحراف از حق است، و
گفتهاند كه آن به معنى ميل و انحراف در كلام و در همه امور است، و جنف همچون حيف
به معنى ظلم است، جز اين كه حيف مخصوص حكم است و جنف جنبه عام دارد.
/ 320
فلسفه قصاص
رهنمودهايى از آيات
پس از سخن گفتن از قسمتهايى از شخصيت امت اسلامى، اين آيات و