«قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ
صادِقِينَ- بگو: اگر راستگوييد برهان خود را بياوريد.» [112] آيا مىخواهيد
دين راستين را بشناسيد؟
«بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ-
آرى! هر كه خالص رو به خدا كند،» و در قلب خود و در عمل خود كسى جز خدا را نپرستد،
كه اين شرط اول است، و شرط دوم آنكه كار شايسته كند، «وَ هُوَ
مُحْسِنٌ- و نيكوكار و بخشنده باشد،» چنين انسانى به دين درست چنگ زده است.
«فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ
عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ- پس پاداش وى نزد پروردگار او
است، و چنين كسان بيم ندارند و اندوهگين نمىشوند.» امّا آن كس كه متمسك به امانى
و آرزوها باشد، بر او است كه از آينده بترسد، و به زودى بر روزهايى كه در دنيا
بىكار و بىعمل و متكى بر اين آرزوها و هوسهاى باطل گذرانده، اندوهناك و متأسف
خواهد شد.
[113] و مثل اين گونه كسان مثل يهود و نصارايى است كه دين را همان
آرزوها گرفتند و آن را با رؤياهاى خود تطبيق كردند، و از اين راه بر ستاره تناقضات
مرتكب شده خود افزودند.
«وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى عَلى
شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى شَيْءٍ-
و جهودان گفتند كه نصرانيان به جايى بند نيستند، و نصرانيان گفتند كه جهودان به
جايى بند نيستند.» در صورتى كه هر يك از ايشان همان كتاب را مىخواند و به همان
دستورها عمل مىكند
«وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ-
و حال آنكه كتاب واحد را مىخوانند.»/ 240 اين كتاب مىبايستى سبب يكى شدن ايشان
شود؛ آيا كتاب خدا ميان ايشان جدايى افكنده، يا اين كه خود ايشان معانى كتاب را
تحريف كرده و آن را