«فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ-
پس شايسته خشمى روى خشم ديگر شدند.»/ 204 چه عقب مانده بودند، و به سبب پيشى گرفتن
ديگران بر ايشان، عقب ماندگى ايشان فزونى پيدا كرد، چه مردمان ديگر به رسالت ايمان
آوردند و اينان كافر شدند، و كافر بودند و بر كفر خود افزودند.
«وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ-
و كافران را عذابى خواركننده است.» آنان به هدف خود از گردنكشى در برابر ايمان به
رسالت نخواهند رسيد، هدف ايشان عزت و برترى بوده است، در صورتى كه كافر شدن به
رسالت سبب عقبماندگى و جمود فكرى و مشكلات گوناگون ديگر خواهد شد و به سبب آن
گرفتار ذلت و عذابى خوار كننده مىشوند.
[91] سپس قرآن جنبهاى ديگر از نژادپرستى را آشكار مىسازد، و آن
عبارت از اين است كه نژادپرستى خود نتيجه است نه سبب، و سبب نژادپرستى و دوستى مال
است كه رمز آن در پرستش گوساله تجسم پيدا كرده بود.
اينان كورانه مال را دوست مىدارند، و چنان مىپندارند كه با آن
مىتوانند به هر چه مىخواهند دست يابند، و در ميان مردم صاحب قدرت و عزت و سعادت
خواهند شد. بدان سبب به پيامبرى جديد گردن نمىنهند كه مىترسند با ايمان آوردن به
آن بعضى از امتيازات مخصوص به خود را از كف بدهند، ولى به صراحت اين مطلب را اظهار
نمىدارند، بلكه مىگويند كه آن اندازه از كتاب و حكمت كه در نزد ما است براى ما
بسنده است.
«وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ
اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ-
و چون به آنان گفتند كه به آنچه خدا فرستاده ايمان آوريد، گفتند: ما به آنچه خدا
برايمان فرستاده ايمان داريم، و به جز آن كفر مىورزند.» ولى آنان در اين ادعا
دروغ مىگويند، و دليل دروغ ايشان همين كتاب خدا است كه با كتاب خدايى كه بر ايشان
نازل شده اختلافى ندارد.
«وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ-
و حال آنكه گواه است بر آنچه در