86 [يخفّف]: خفّف ضد ثقل است و ثقل به معناى سنگينى است.
/ 189
تقديس ذات يا خودپرستى
رهنمودهايى از آيات
در درسهاى گذشته مراحل فروافتادن ستاره بنى اسراييل را پيگيرى كرديم،
و آنان را در آخرين مرحله در باتلاق نادانى و گمراهى رها كرديم كه در آن پيشوايان
روحانى ايشان به صورت دزدان انديشه رسالتى درآمده و همچون گناهكاران جنگى به
طاغيان براى بهرهكشى از ناتوانان يارى مىكردند، و در اين ضمن كتاب خدا در نظر
توده مردم به صورت رؤياهاى شيرينى درآمده بود كه خود را به آن دلخوشى مىداشتند و
واقعيت تباه زندگى خويش را از اين راه براى خود قابل قبول مىساختند.
اما اكنون در برابر مرحله خطرناكترى از زندگى آنان قرار داريم كه
تبديل شدن ايشان به امتى نژادپرست است كه طبيعت مادى خود را تقديس مىكند، و بر
اساس همين طبيعت با مردم و ارزشها به محاربه برمىخيزد.
تحول امت به اجتماعى نژادى، همچون تغييرى فراگير در ارزشهاى آن در
نظر گرفته مىشود كه همه ريشههاى نيكى و نيكويى در آن خشكيده و هيچ اميد خيرى
براى آن وجود ندارد. و، با گذشت زمان، به صورت اجتماعى درمىآيد كه براى تباه كردن
مجتمعات و تجاوز و ستم كردن بر مردمان تلاش مىكند، و اين پيشرفت به سوى فساد جز
با ريشه كن شدن/ 190 جدّى آن متوقف نمىشود.
قرآن براى ما بيان مىكند كه چگونه يك امت رسالتى به تجمعى عنصرى و
نژادى تبديل پيدا مىكند، و سبب آن دور كردن انديشه مسئوليت از واقع زندگى