قرآن كريم از حالت ضعفى با ما سخن مىگويد كه در ميان امت انتشار
پيدا مىكند، و نيز از راههاى درمان آن. و اين حالت به چندگونه تظاهر پيدا مىكند
نخست: نژادپرستى و قومپرستى كه از آن در آيه پيش سخن گفتيم.
دوم: بىمبالاتى و سست بودن در تمسّك به هدايت خدا.
سوم: سخت دلى و متأثر نشدن از نصيحت صالحان.
و به زودى قرآن حكيم به تفصيل درباره بيمارى سستى و كاهش پايبندى به
ارزشها سخن خواهد گفت و چندين مثال از داستانهاى بنى اسراييل عرضه خواهد كرد.
نخست داستان طور مىآيد، و سپس قصه شكستن حرمت و احترام روز سبت است،
و پس از دليل از آن داستان گاوى مىآيد كه بنى اسراييل در قربانى كردن آن سستى
نمودند. آن گاه در پايان اين مجموعه آيات از ارتباط ميان سستى و سخت دلى سخن به
ميان خواهد آمد.
/ 164
شرح آيات
و امت مسلمان در زمان حاضر تا حدّ دورى شباهت به بنى اسراييل در آن
مرحله از زندگيشان دارد كه در اين سوره از آن سخن مىرود و در آن مظاهر منفيگرى از
سستى و بيمبالاتى و شكستن حرمتهاى دينى انتشار يافت، و بر ما است كه از داستان بنى
اسراييل عبرت بگيريم و بار ديگر تاوان اين بيمبالاتى را نپردازيم.