الحمد للَّه رب العالمين، و صلى اللَّه على سيدنا محمد و آله
الطاهرين.
در زمانى پيش از شش سال قبل كه در انديشه آن افتادم، آنچه را در ضمن
تلاوت قرآن و تأمل كردن در آن به دست آوردهام در جايى ثبت كنم، مطالبى را كه پس
از اين مىآيد بر ورق كاغذى نوشتم
به تفسير قرآن حكيم، در خانهاى از خانههاى خدا، در روز شنبه 1/ 4/
1398 هجرى قمرى، 11/ 3/ 1978 ميلادى در شهر كويت آغاز مىكنم، و براى اتمام آن بر
خداى بزرگ توكّل دارم.
در نوشتن اين تفسير بر روش تفكر مستقيم، بدان صورت كه در بخش تمهيدى
اين مقدمه بدان اشاره كردهام، يعنى روش الهام گرفتن بيواسطه از آيات و رجوع كردن
به خود قرآن در آنجا كه فهم آيات با دشوارى مواجه شود، بر طبق برنامهاى كه
پيامبر بزرگوار اسلام (ص) و امامان اهل بيت عليهم السلام در تفسير پارهاى از قرآن
به پاره ديگر آن اشاره فرمودهاند، متّكى خواهم بود.
و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى جارى را به آيات قرآن ارتباط
دهم كه هدف از تفسير قرآن نيز همين است.
آيا قرآن همچون خورشيد فروزنده نيست كه هر روز با تابشى تازه بر
جهانى نو نورافشانى مىكند؟