/ 121 ثانيا: از آفرينش زندگى و جهان به يد خداوند متعال ياد مىكند.
و از مجهز كردن انسان به علم و باركردن مسئوليت اختيار بر دوش آدمى پس از تجهيز وى
به اراده. سپس داستان نخستين گناه آدمى خواهد آمد كه در اين جا همراه با عوامل
مسبّب آن به اختصار بيان شده است.
ثالثا: از اين كه انسان امروزى نيز از زاد و توشه علم و اراده
برخوردار است و بايد مسئوليت كارهاى خود را بپذيرد.
و در خلال عرضه كردن اين مراحل، قرآن حقايق بزرگ ديگرى را بر ما
مكشوف مىسازد.
شرح آيات
[26] خطرناكترين چيزى كه توانايى آدمى را براى انديشيدن صحيح تهديد
مىكند، استياء و اندوهگينى است كه حالتى روانى است. عقل را در زندان ذات و وجود
زندانى كن، و بر آن اين انديشه را تحميل كن كه فكر صحيح و رأى سالم چيزى است كه
نفس انسان مىسازد، و از زندگى نه عبرتى گرفته مىشود و نه علم و معرفتى به دست
مىآيد، و چون چنين شود انسان از آموختن تجربههاى تازه و بهرهمند شدن از تجارب
ديگران و بازگذاشتن ذات خويش در برابر دانشها و شناختهاى ايشان خوددارى و گردنكشى
مىكند. و براى آنكه قرآن اين حالت و اثر منفى آن را در توانايى آدمى بر تفكر درست
آشكار سازد، از داستان پشه براى ما سخن مىگويد كه با وجود خردى و ناچيزى به ما
حقايق فراوانى مىآموزد.
پس چون استكبار ورزيم و بگوييم پشه چه ارزشى دارد تا به ما چيز
بياموزد، تا ابد چيزى نخواهيم فهميد، و چون مسئله را به شكلى ديگر طرح كنيم، بايد
بگوييم كه ما نادانيم و علم به ما سود مىرساند، و بنا بر اين اگر دانش را از اين
پشه هم بگيريم هيچ زيانى به ما نخواهد رسانيد.
ولى چگونه و چرا بعضى از مردم گردنكشى مىكنند و گمراه و منحرف
مىشوند؟